هدف
۱ . هدف این استاندارد، تجویز نحوه حسابداری مالیات بر درآمد می باشد. موضوع اصلی در حسابداری مالیات بر درآمد، چگونگی به حساب گرفتن آثار مالیاتی جاری و آتی موارد زیر است:
الف. بازیافت (تسویه) آتی مبلغ دفتری دارایی هایی (بدهی هایی) که در صورت وضعیت مالی واحد تجاری شناسایی میشوند؛
ب. معاملات و سایر رویدادهای دوره جاری که در صورت های مالی واحد تجاری شناسایی میشوند.
هنگام شناخت یک دارایی یا یک بدهی، واحد گزارشگر انتظار بازیافت یا تسویه مبلغ دفتری آن دارایی یا بدهی را دارد. اگر این احتمال وجود داشته باشد که بازیافت یا تسویه مبلغ دفتری مزبور، موجب شود پرداخت های آتی مالیات، بیشتر (کم تر) از زمانی باشد که بازیافت یا تسویه، آثار مالیاتی به همراه ندارد، این استاندارد واحد تجاری را با در نظر گرفتن برخی استثناهای محدود، ملزم به شناسایی بدهی مالیات انتقالی (دارایی مالیات انتقالی) میکند.
این استاندارد، واحد تجاری را ملزم میکند که آثار مالیاتی معاملات و سایر رویدادها را به همان شیوهای به حساب منظور کند که آن معاملات و رویدادها به حساب گرفته میشوند. بنابراین، در مورد معاملات و سایر رویدادهای شناساییشده در صورت سود و زیان، هرگونه آثار مالیاتی مربوط نیز در صورت سود و زیان شناسایی می شود. آثار مالیاتی معاملات و سایر رویدادهای شناساییشده در صورت سود و زیان جامع یا به طور مستقیم در حقوق مالکانه، به ترتیب در صورت سود و زیان جامع یا به طور مستقیم در حقوق مالکانه شناسایی می شود. همچنین در ترکیب های تجاری، شناسایی دارایی های مالیات انتقالی و بدهی های مالیات انتقالی، مبلغ سرقفلی ناشی از آن ترکیب تجاری یا مبلغ سود شناساییشده در خرید زیر قیمت را تحت تأثیر قرار میدهد.
همچنین در این استاندارد، شناخت دارایی های مالیات انتقالی ناشی از زیان های مالیاتی استفادهنشده یا اعتبار مالیاتی استفادهنشده، ارائه مالیات بر درآمد در صورت های مالی و افشای اطلاعات مربوط به مالیات بر درآمد بیان میشود.
دامنه کاربرد
۲ . این استاندارد باید برای حسابداری مالیات بر درآمد به کار گرفته شود.
۳ . برای مقاصد این استاندارد، مالیات بر درآمد شامل تمام مالیات های داخلی و خارجی مبتنی بر سود مشمول مالیات است. همچنین، مالیات بر درآمد، شامل مالیات هایی مانند مالیات های تکلیفی است که توسط واحد تجاری فرعی، واحد تجاری وابسته یا مشارکت خاص، در صورت تخصیص سود به واحد گزارشگر، قابل پرداخت میشود.
تعاریف
۴ . در این استاندارد، اصطلاحات زیر با معانی مشخص به کار رفته است:
سود حسابداری سود یا زیان دوره، قبل از کسر هزینه مالیات است.
سود مشمول مالیات (زیان مالیاتی) سود (زیان) دوره است، که طبق قوانین مالیاتی تعیین میشود و مالیات بر درآمد، بر مبنای آن قابل پرداخت (قابل بازیافت) است.
هزینه مالیات (درآمد مالیات) کل مبلغی است که در محاسبه سود یا زیان دوره، در ارتباط با مالیات جاری و مالیات انتقالی، به حساب گرفته میشود.
مالیات جاری مبلغ مالیات بر درآمد پرداختنی (قابل بازیافت) در ارتباط با سود مشمول مالیات (زیان مالیاتی) یک دوره است.
بدهی های مالیات انتقالی مبالغ مالیات بر درآمد قابل پرداخت در دورههای آتی است که از تفاوت های موقتی مشمول مالیات ناشی میشود.
دارایی های مالیات انتقالی مبالغ مالیات بر درآمد قابل بازیافت در دورههای آتی در ارتباط با موارد زیر است:
الف. تفاوت های موقتی کاهنده مالیات ؛
ب. انتقال زیان های مالیاتی استفادهنشده به دورههای آتی؛
پ. انتقال اعتبارهای مالیاتی استفادهنشده به دورههای آتی.
تفاوت های موقتی تفاوت بین مبلغ دفتری یک دارایی یا یک بدهی در صورت وضعیت مالی و مبنای مالیاتی آن است. تفاوت های موقتی می تواند به یکی از دو صورت زیر باشد:
الف. تفاوت های موقتی مشمول مالیات که تفاوت های موقتی هستند که هنگام بازیافت مبلغ دفتری یک دارایی یا تسویه مبلغ دفتری یک بدهی، در تعیین سود مشمول مالیات (زیان مالیاتی) دورههای آتی، منجر به ایجاد مبالغ مشمول مالیات خواهند شد؛
ب. تفاوت های موقتی کاهنده مالیات که تفاوت های موقتی هستند که هنگام بازیافت مبلغ دفتری یک دارایی یا تسویه مبلغ دفتری یک بدهی، در تعیین سود مشمول مالیات (زیان مالیاتی) دورههای آتی، منجر به ایجاد مبالغ کاهنده مالیات خواهند شد.
مبنای مالیاتی یک دارایی یا بدهی، مبلغ قابل انتساب به آن دارایی یا بدهی برای مقاصد مالیاتی است.
۵ . هزینه مالیات (درآمد مالیات)، متشکل از هزینه مالیات جاری (درآمد مالیات جاری) و هزینه مالیات انتقالی (درآمد مالیات انتقالی) است.
مبنای مالیاتی
۶ . مبنای مالیاتی یک دارایی، مبلغی است که از هرگونه منافع اقتصادی مشمول مالیات کسبشده توسط واحد تجاری در زمان بازیافت مبلغ دفتری دارایی، برای مقاصد مالیاتی قابل کسر خواهد بود. در صورتی که این منافع اقتصادی مشمول مالیات نباشد، مبنای مالیاتی دارایی برابر با مبلغ دفتری آن است.
مثال ها
- بهای تمام شده یک ماشینآلات، ١٠٠ است. برای مقاصد مالیاتی، در دوره جاری و دورههای قبل، استهلاکی به مبلغ ٣٠ کسر شده است و مابقی بهای تمام شده، یا به عنوان استهلاک یا از طریق واگذاری، در دورههای آتی قابل کسر خواهد بود. برای مقاصد مالیاتی، درآمد حاصل از به کارگیری ماشینآلات، مشمول مالیات است، هرگونه سود ناشی از واگذاری ماشینآلات، برای مقاصد مالیاتی مشمول مالیات خواهد بود و هرگونه زیان ناشی از واگذاری، برای مقاصد مالیاتی کاهنده مالیات خواهد بود. مبنای مالیاتی این ماشینآلات ٧٠ است.
- مبلغ دفتری درآمد مالی دریافتنی، ١٠٠ است. مالیات درآمد مالی مربوط، بر مبنای نقدی محاسبه می شود. مبنای مالیاتی درآمد مالی دریافتنی، صفر است.
- مبلغ دفتری دریافتنی های تجاری، ١٠٠ است. درآمد مربوط، قبلاً در سود مشمول مالیات (زیان مالیاتی) منظور شده است. مبنای مالیاتی دریافتنی های تجاری، ١٠٠ است.
- مبلغ دفتری سود تقسیمی دریافتنی از واحد تجاری فرعی، ١٠٠ است. سود تقسیمی، مشمول مالیات نیست. در واقع، کل مبلغ دفتری دارایی، از منافع اقتصادی قابل کسر است. بنابراین، مبنای مالیاتی سود تقسیمی دریافتنی، ١٠٠ است.(الف)
- مبلغ دفتری وام دریافتنی، ١٠٠ است. بازپرداخت اصل وام، هیچگونه آثار مالیاتی ندارد. مبنای مالیاتی وام، ١٠٠ است.
(الف) بر اساس این تحلیل، تفاوت موقتی مشمول مالیات وجود ندارد. تحلیل دیگر این است که مبنای مالیاتی سودهای تقسیمی دریافتنی، صفر است و برای تفاوت موقتی مشمول مالیات ایجادشده به مبلغ ۱۰۰، نرخ مالیاتی صفر اعمال میشود. در هر دو تحلیل، بدهی مالیات انتقالی وجود ندارد.
۷ . مبنای مالیاتی یک بدهی، مبلغ دفتری آن پس از کسر مبالغی است که برای مقاصد مالیاتی، در ارتباط با آن بدهی در دورههای آتی قابل کسر باشد. در مورد پیشدریافت درآمد، مبنای مالیاتی بدهی، برابر با مبلغ دفتری آن پس از کسر هرگونه درآمدی است که در دورههای آتی مشمول مالیات نخواهد شد.
مثال ها - بدهی های جاری شامل هزینههای پرداختنی به مبلغ دفتری ١٠٠ میباشد. برای مقاصد مالیاتی، هزینه مربوط در زمان پرداخت نقدی، کسر خواهد شد. مبنای مالیاتی هزینههای پرداختنی، صفر است.
- بدهی های جاری شامل پیشدریافت درآمد مالی به مبلغ دفتری ١٠٠ است. مالیات درآمد مالی مربوط، در زمان دریافت نقد محاسبه میشود. مبنای مالیاتی پیشدریافت درآمد مالی، صفر است.
- بدهی های جاری شامل هزینههای پرداختنی به مبلغ دفتری، ١٠٠ است. هزینه مربوط، قبلاً بابت مقاصد مالیاتی کسر شده است. مبنای مالیاتی هزینههایی پرداختنی، ١٠٠ است.
- بدهی های جاری، شامل جرائم پرداختنی به مبلغ دفتری ١٠٠ است. برای مقاصد مالیاتی، جرائم، کاهنده مالیات تلقی نمیشود. مبنای مالیاتی جرائم پرداختنی ١٠٠ است. (الف)
- مبلغ دفتری وام پرداختنی ١٠٠ است. بازپرداخت اصل وام، اثر مالیاتی ندارد. مبنای مالیاتی این وام ۱۰۰ است.
(الف) بر اساس این تحلیل، تفاوت موقتی کاهنده مالیات، وجود ندارد. تحلیل دیگر این است که مبنای مالیاتی جرائم پرداختنی، صفر است و برای تفاوت موقتی کاهنده مالیات ایجادشده به مبلغ ۱۰۰، نرخ مالیاتی صفر اعمال میشود. در هر دو تحلیل، دارایی مالیات انتقالی وجود ندارد.
۸ . برخی اقلام مبنای مالیاتی دارند، اما در صورت وضعیت مالی، به عنوان دارایی یا بدهی شناسایی نمی شوند. برای مثال، در تعیین سود حسابداری، ممکن است برخی مخارج، در دوره وقوع به عنوان هزینه شناسایی شوند اما برای مقاصد مالیاتی، واحد تجاری باید آنها را طی مدت تعیینشده در قوانین مالیاتی مستهلک کند. تفاوت بین مبنای مالیاتی مخارج مذکور، یعنی مبلغی که مراجع مالیاتی آن را به عنوان کاهنده مالیات دورههای آتی مجاز میدانند، و مبلغ دفتری صفر، تفاوت موقتی کاهنده مالیات است که منجر به ایجاد دارایی مالیات انتقالی می شود.
۹ . هنگامی که مبنای مالیاتی یک دارایی یا یک بدهی، بلافاصله مشخص نباشد، در نظر گرفتن اصل بنیادی زیربنای این استاندارد مفید است: به استثنای برخی موارد محدود، واحد تجاری باید بدهی مالیات انتقالی (دارایی مالیات انتقالی) را هنگامی شناسایی کند که بازیافت یا تسویه مبلغ دفتری دارایی یا بدهی، موجب شود پرداخت های آتی مالیات، بیشتر (کم تر) از زمانی باشد که بازیافت یا تسویه، آثار مالیاتی به همراه ندارد.
۱۰ . در صورت های مالی تلفیقی، تفاوت های موقتی از طریق مقایسه مبالغ دفتری دارایی ها و بدهی های مندرج در صورت های مالی تلفیقی و مبنای مالیاتی مناسب آنها تعیین می شود. مبنای مالیاتی با مراجعه به اظهارنامه مالیاتی هر یک از واحدهای تجاری گروه تعیین می گردد.
شناخت بدهی های مالیات جاری و دارایی های مالیات جاری
۱۱ . مالیات جاری دوره جاری و دورههای قبل که هنوز پرداخت نشده است، باید به عنوان بدهی شناسایی شود. اگر مبلغ مربوط به دوره جاری و دورههای قبل که تا پایان دوره گزارشگری پرداخت شده است، بیش از مبلغ بدهی مربوط به آن دورهها باشد، این مازاد باید به عنوان دارایی (پیشپرداخت مالیات) شناسایی شود.
شناخت بدهی های مالیات انتقالی و دارایی های مالیات انتقالی
تفاوت های موقتی مشمول مالیات
۱۲ . بدهی مالیات انتقالی باید برای تمام تفاوت های موقتی مشمول مالیات شناسایی شود، مگر به میزانی که بدهی مالیات انتقالی، از موارد زیر ناشی شود:
الف. شناخت اولیه سرقفلی؛
ب. شناخت اولیه یک دارایی یا یک بدهی در معاملهای که:
١. ترکیب تجاری نیست؛
٢. در زمان معامله، سود حسابداری و سود مشمول مالیات (زیان مالیاتی)، تحت تأثیر قرار نمیگیرد.
با وجود این، برای تفاوت های موقتی مشمول مالیات مرتبط با سرمایهگذاری در واحدهای تجاری فرعی، شعب و واحدهای تجاری وابسته و منافع در مشارکت ها، بدهی مالیات انتقالی باید طبق بند ۳۸ شناسایی شود.
۱۳ . در زمان شناخت یک دارایی، بازیافت مبلغ دفتری آن در قالب ورود جریان منافع اقتصادی به واحد تجاری در دورههای آتی، امری بدیهی است. چنانچه مبلغ دفتری دارایی بیشتر از مبنای مالیاتی آن باشد، مبلغ منافع اقتصادی مشمول مالیات بیشتر از مبلغی خواهد بود که برای مقاصد مالیاتی میتواند کاهنده مالیات باشد. این تفاوت، تفاوت موقتی مشمول مالیات است و تعهد به پرداخت مالیات بر درآمد حاصل از آن در دورههای آتی، بدهی مالیات انتقالی است. با بازیافت مبلغ دفتری دارایی توسط واحد تجاری، تفاوت موقتی مشمول مالیات برگشت داده میشود و واحد تجاری سود مشمول مالیات خواهد داشت. این موضوع، این احتمال را ایجاد می کند که منافع اقتصادی به شکل پرداخت های مالیات از واحد تجاری به بیرون جریان پیدا کند. بنابراین، این استاندارد، به استثنای شرایط خاصی که در بندهای ۱۲ و ۳۸ تشریح شده است، شناسایی تمام بدهی های مالیات انتقالی را الزامی میکند.
مثال
یک دارایی به بهای تمام شده ١۵٠، دارای مبلغ دفتری ١٠٠ است. استهلاک انباشته برای مقاصد مالیاتی ٩٠ و نرخ مالیات، ٢۵% است.
مبنای مالیاتی دارایی ۶٠ (بهای تمام شده ١۵٠ پس از کسر استهلاک انباشته مالیاتی ٩٠) است. برای بازیافت مبلغ دفتری ١٠٠، واحد تجاری باید درآمد مشمول مالیات معادل ١٠٠ کسب کند، اما تنها قادر خواهد بود به میزان استهلاک مالیاتی معادل ۶٠، آن را کاهش دهد. در نتیجه، هنگامی که واحد تجاری مبلغ دفتری دارایی را بازیافت می کند، مالیات بر درآمدی معادل ١٠ (٢۵% × ۴٠)، پرداخت میکند. تفاوت مبلغ دفتری معادل ١٠٠ و مبنای مالیاتی معادل ۶٠، تفاوت موقتی مشمول مالیات معادل ۴٠ است. بنابراین، واحد تجاری بدهی مالیات انتقالی به میزان ١٠ (٢۵% × ۴٠) شناسایی می کند که نشاندهنده مالیات بر درآمدهایی است که هنگام بازیافت مبلغ دفتری دارایی پرداخت خواهد شد.
۱۴ . برخی تفاوت های موقتی هنگامی به وجود می آید که دوره شناسایی درآمد یا هزینه برای محاسبه سود حسابداری، با دوره انعکاس آن در سود مشمول مالیات متفاوت باشد. چنین تفاوت های موقتی، اغلب به عنوان تفاوت های زمانی توصیف می شوند. موارد زیر، مثال هایی از این نوع تفاوت های موقتی مشمول مالیات است و در نتیجه، منجر به ایجاد بدهی های مالیات انتقالی می شود:
الف. درآمد مالی که بر مبنای تخصیص زمانی در سود حسابداری لحاظ میشود، اما ممکن است در برخی حوزههای مقرراتی، هنگام وصول نقد، در سود مشمول مالیات لحاظ گردد. مبنای مالیاتی هرگونه دریافتنی شناساییشده در صورت وضعیت مالی در ارتباط با این درآمدها صفر است زیرا این درآمدها تا زمان وصول نقد، تأثیری بر سود مشمول مالیات ندارند؛
ب. استهلاک منظورشده در تعیین سود مشمول مالیات (زیان مالیاتی)، ممکن است با استهلاک محاسبهشده در تعیین سود حسابداری، تفاوت داشته باشد. تفاوت موقتی، تفاوت بین مبلغ دفتری دارایی و مبنای مالیاتی آن است که برابر با بهای تمام شده اولیه دارایی پس از کسر تمام کسور مربوط به آن دارایی است که در تعیین سود مشمول مالیات دوره جاری و دورههای قبل، توسط مراجع مالیاتی پذیرفته شده است. در صورتی که استهلاک مالیاتی شتابدار باشد، تفاوت موقتی مشمول مالیات ایجاد میشود و منجر به بدهی مالیات انتقالی می گردد (در صورتی که استهلاک مالیاتی، از سرعت پایینتری نسبت به استهلاک حسابداری برخوردار باشد، تفاوت موقتی کاهنده مالیات ایجاد میشود و منجر به دارایی مالیات انتقالی می گردد)؛
پ. برای تعیین سود حسابداری، ممکن است مخارج توسعه در بهای تمامشده دارایی ها منظور شود و در طول دورههای آتی مستهلک گردد اما برای مقاصد مالیاتی، در دورهای که واقع میشود سود مشمول مالیات را کاهش میدهد. مبنای مالیاتی مخارج توسعه، صفر است زیرا قبلاً از سود مشمول مالیات کسر شده است. این تفاوت موقتی، تفاوت بین مبلغ دفتری مخارج توسعه و مبنای مالیاتی صفر آن میباشد.
۱۵ . تفاوت های موقتی، در موارد زیر نیز ایجاد می شوند:
الف. دارایی های قابل تشخیص تحصیلشده و بدهی های تقبلشده در ترکیب تجاری، طبق استاندارد حسابداری ۱۹ ترکیب های تجاری، به ارزش منصفانه شناسایی شوند، اما برای مقاصد مالیاتی، تعدیلی از این بابت انجام نشود (به بند ۱۶ مراجعه شود)؛
ب. برخی دارایی ها تجدید ارزیابی شوند، اما برای مقاصد مالیاتی تعدیلی از این بابت انجام نشود (به بند ۱۷ مراجعه شود)؛
پ. در ترکیب تجاری، سرقفلی ایجاد شود (به بند ۱۸ مراجعه شود)؛
ت. مبنای مالیاتی یک دارایی یا یک بدهی در شناخت اولیه، با مبلغ دفتری اولیه آن متفاوت باشد، برای مثال، هنگامی که واحد تجاری ازکمک های بلاعوض دولت که معاف از مالیات است، در رابطه با دارایی ها منتفع میشود. (به بندهای ۲۱ و ۳۲ مراجعه شود)؛
ث. مبلغ دفتری سرمایهگذاری ها در واحدهای تجاری فرعی، شعب و واحدهای تجاری وابسته یا منافع در مشارکت ها، با مبنای مالیاتی سرمایهگذاری ها یا منافع مذکور تفاوت داشته باشد (به بندهای ۳۷ تا ۴۴ مراجعه شود).
ترکیب های تجاری
۱۶ . به استثنای برخی موارد، دارایی های قابل تشخیص تحصیلشده و بدهی های تقبلشده در ترکیب تجاری، به ارزش منصفانه در تاریخ تحصیل، شناسایی می شوند. تفاوت های موقتی در صورتی ایجاد می شود که مبنای مالیاتی دارایی های قابل تشخیص تحصیلشده و بدهی های تقبلشده، تحت تأثیر ترکیب تجاری قرار نگرفته باشد یا بهگونهای متفاوت، تحت تأثیر قرار گرفته باشد. برای مثال، هنگامی که مبلغ دفتری یک دارایی تا ارزش منصفانه آن افزایش مییابد اما مبنای مالیاتی دارایی برای مالک قبلی، بهای تمام شده باقی میماند، تفاوت موقتی مشمول مالیات ایجاد می شود که منجر به بدهی مالیات انتقالی می گردد. بدهی مالیات انتقالی ایجادشده، سرقفلی را تحت تأثیر قرار می دهد (به بند ۶۸ مراجعه شود).
دارایی های اندازهگیریشده به ارزش منصفانه
۱۷ . طبق استانداردهای حسابداری، اندازهگیری برخی دارایی ها به ارزش منصفانه یا تجدید ارزیابی آنها مجاز یا الزامی است (برای مثال، به استاندارد حسابداری ۱۱ دارایی های ثابت مشهود، استاندارد حسابداری ۱۷ دارایی های نامشهود و استاندارد حسابداری ۱۵ حسابداری سرمایهگذاری ها مراجعه شود). چنانچه طبق قوانین مالیاتی، تجدید ارزیابی یا نوع دیگری از تجدید ارائه دارایی به ارزش منصفانه، بر سود مشمول مالیات (زیان مالیاتی) دوره جاری تأثیر بگذارد، مبنای مالیاتی دارایی تعدیل می شود و تفاوت موقتی ایجاد نمی شود. در غیر این صورت، تجدید ارزیابی یا تجدید ارائه دارایی، سود مشمول مالیات را در دوره تجدید ارزیابی یا تجدید ارائه تحت تأثیر قرار نمی دهد و در نتیجه، مبنای مالیاتی دارایی تعدیل نمی شود. با وجود این، بازیافت آتی مبلغ دفتری، منجر به جریان منافع اقتصادی مشمول مالیات به واحد تجاری خواهد شد و مبلغی که برای مقاصد مالیاتی، کاهنده مالیات است، با مبلغ منافع اقتصادی تفاوت خواهد داشت. تفاوت بین مبلغ دفتری دارایی تجدید ارزیابی شده و مبنای مالیاتی آن، تفاوت موقتی است و باعث ایجاد بدهی مالیات انتقالی یا دارایی مالیات انتقالی می شود. این موضوع حتی در موارد زیر نیز مصداق دارد:
الف. واحد تجاری، قصد واگذاری دارایی را نداشته باشد. در این صورت، مبلغ دفتری تجدید ارزیابی شده دارایی، از طریق استفاده بازیافت میشود و منجر به ایجاد درآمد مشمول مالیاتی میگردد که از استهلاک قابل قبول مالیاتی در دورههای آتی، بیشتر است؛
ب. چنانچه عایدات واگذاری دارایی در دارایی های مشابه سرمایهگذاری شود، مالیات سودهای سرمایهای، به دورههای آتی انتقال مییابد. در این موارد، مالیات عملاً در زمان فروش یا استفاده از آن دارایی های مشابه، قابل پرداخت میشود.
سرقفلی
۱۸ . سرقفلی ایجادشده در ترکیب تجاری، از طریق مازاد قسمت (الف) بر قسمت (ب) زیر، اندازهگیری می شود:
الف. مجموع:
- مابهازای انتقالیافته اندازهگیریشده طبق استاندارد حسابداری ۱۹، که به طور معمول، مستلزم ارزش منصفانه در تاریخ تحصیل است.
- مبلغ هرگونه منافع فاقد حق کنترل در واحد تحصیلشده که طبق استاندارد حسابداری ۱۹ شناسایی میشود؛ و
- در ترکیب تجاری مرحلهای، ارزش منصفانه حقوق مالکانه قبلی واحد تحصیلکننده در واحد تحصیلشده در تاریخ تحصیل؛
ب. خالص مبالغ دارایی های قابل تشخیص تحصیلشده و بدهی های تقبلشده در تاریخ تحصیل که طبق استاندارد حسابداری ۱۹ اندازهگیری می شود.
به طور معمول، کاهش مبلغ دفتری سرقفلی به عنوان هزینه کاهنده مالیات در تعیین سود مشمول مالیات، مجاز نیست. افزون بر این، در صورتی که واحد تجاری فرعی فعالیت تجاری اصلی خود را واگذار کند، بهای تمام شده سرقفلی، اغلب کاهنده مالیات نمیباشد. بنابراین، مبنای مالیاتی سرقفلی صفر است. هرگونه تفاوت بین مبلغ دفتری سرقفلی و مبنای مالیاتی صفر آن، تفاوت موقتی مشمول مالیات است. با این وجود، این استاندارد، شناخت بدهی مالیات انتقالی حاصل را مجاز نمی داند، زیرا سرقفلی به عنوان یک باقی مانده اندازهگیری می شود و شناخت بدهی مالیات انتقالی، موجب افزایش مبلغ دفتری سرقفلی میگردد.
۱۹ . در صورتی که بدهی مالیات انتقالی، به این دلیل که در زمان شناخت اولیه سرقفلی ایجاد شده است، شناسایی نشود، فرض میشود که کاهشهای بعدی در بدهی مالیات انتقالی نیز در زمان شناخت اولیه سرقفلی ایجاد شده است و بنابراین، طبق بند ۱۲(الف)، شناسایی نمیشود. برای مثال، در صورتی که در ترکیب تجاری، واحد تجاری سرقفلی معادل ١٠٠ واحد پول که مبنای مالیاتی معادل صفر دارد را شناسایی کند، بند ۱۲(الف) واحد تجاری را از شناسایی مالیات انتقالی حاصل، منع میکند. در صورتی که واحد تجاری، متعاقباً زیان کاهش ارزش سرقفلی را معادل ٢٠ واحد پول شناسایی کند، مبلغ تفاوت موقتی مشمول مالیات مربوط به سرقفلی، از ١٠٠ واحد پول به ٨٠ واحد پول کاهش می یابد و منجر به کاهش در ارزش بدهی مالیات انتقالی شناسایی نشده می شود. کاهش در ارزش بدهی مالیات انتقالی شناسایی نشده نیز مربوط به شناخت اولیه سرقفلی در نظر گرفته می شود و بنابراین، شناسایی آن، طبق بند ۱۲(الف) مجاز نیست.
۲۰ . با وجود این، بدهی های مالیات انتقالی بابت تفاوت های موقتی مشمول مالیات مربوط به سرقفلی، تا میزانی شناسایی می شوند که ناشی از شناخت اولیه سرقفلی نباشند. برای مثال، اگر در ترکیب تجاری، واحد تجاری، سرقفلی معادل ١٠٠ واحد پول شناسایی کند که برای مقاصد مالیاتی، با نرخ سالانه ۲٠ درصد که شروع آن از سال تحصیل میباشد، کاهنده مالیات باشد، مبنای مالیاتی سرقفلی در شناخت اولیه ١٠٠ واحد پول و در پایان سال تحصیل ٨٠ واحد پول میباشد. اگر مبلغ دفتری سرقفلی در پایان سال تحصیل، بدون تغییر معادل ١٠٠ واحد پول باقی بماند، تفاوت موقتی مشمول مالیات معادل ٢٠ واحد پول، در پایان سال تحصیل ایجاد می شود. از آنجا که تفاوت موقتی مشمول مالیات، به شناخت اولیه سرقفلی ارتباطی ندارد، بدهی مالیات انتقالی حاصل شناسایی میشود.
شناخت اولیه یک دارایی یا یک بدهی
۲۱ . تفاوت موقتی ممکن است در شناخت اولیه یک دارایی یا یک بدهی ایجاد شود، برای مثال، در صورتی که تمام یا بخشی از بهای تمام شده دارایی، برای مقاصد مالیاتی کاهنده مالیات نباشد. روش حسابداری چنین تفاوت موقتی، به ماهیت معاملهای که منجر به شناخت اولیه دارایی یا بدهی مزبور شده است، بستگی دارد:
الف. در ترکیب تجاری، واحد تجاری هرگونه بدهی مالیات انتقالی یا دارایی مالیات انتقالی را شناسایی می کند و این موضوع، مبلغ سرقفلی شناساییشده یا سود خرید زیر قیمت شناساییشده را تحت تأثیر قرار می دهد (به بند ۱۶ مراجعه شود)؛
ب. اگر معاملهای سود حسابداری یا سود مشمول مالیات را تحت تأثیر قرار دهد، واحد تجاری هرگونه بدهی مالیات انتقالی یا دارایی مالیات انتقالی را شناسایی میکند و هزینه مالیات انتقالی یا درآمد مالیات انتقالی ایجادشده را در صورت سود و زیان شناسایی می نماید (به بند ۶۰ مراجعه شود).
پ. در صورتی که معامله، ترکیب تجاری نباشد و سود حسابداری و سود مشمول مالیات را تحت تاثیر قرار ندهد، در نبود معافیت ارائهشده در بندهای ۱۲ و ۲۲، واحد تجاری بدهی مالیات انتقالی یا دارایی مالیات انتقالی حاصل را شناسایی میکند و مبلغ دفتری دارایی یا بدهی را معادل همان مبلغ تعدیل مینماید. اینگونه تعدیلات از شفافیت صورت های مالی میکاهد. بنابراین، طبق این استاندارد، واحد تجاری مجاز به شناسایی بدهی مالیات انتقالی یا دارایی مالیات انتقالی حاصل، در زمان شناخت اولیه یا پس از آن نمیباشد (به مثال زیر مراجعه شود). افزون بر این، واحد تجاری تغییرات بعدی در بدهی یا دارایی مالیات انتقالی شناسایی نشده را هم زمان با مستهلک شدن دارایی، شناسایی نمی کند.
مثال مربوط به بند ۲۱(پ)
واحد تجاری قصد دارد یک دارایی به بهای تمام شده ۰۰۰ر۱ را در عمر مفید پنج ساله آن مورد استفاده قرار دهد و سپس آن را به ارزش باقی مانده صفر واگذار نماید. نرخ مالیات ۴٠% است. استهلاک دارایی برای مقاصد مالیاتی، کاهنده مالیات نمیباشد. در زمان واگذاری، سود سرمایهای مشمول مالیات نیست و زیان سرمایهای، کاهنده مالیات نمیباشد.
هم زمان با بازیافت مبلغ دفتری دارایی، واحد تجاری درآمد مشمول مالیاتی به میزان ۰۰۰ر۱ کسب خواهد کرد و مالیات ۴٠٠ را پرداخت خواهد نمود. واحد تجاری بدهی مالیات انتقالی ایجادشده معادل ۴٠٠ را شناسایی نمی کند زیرا ناشی از شناخت اولیه دارایی است.
مبلغ دفتری دارایی در سال بعد، ٨٠٠ خواهد بود. با کسب درآمد مشمول مالیاتی معادل ٨٠٠، واحد تجاری مالیاتی معادل ۳۲۰ پرداخت خواهد کرد. واحد تجاری بدهی مالیات انتقالی معادل ٣٢٠ را شناسایی نمی کند، زیرا ناشی از شناخت اولیه دارایی است.
تفاوت های موقتی کاهنده مالیات
۲۲ . دارایی مالیات انتقالی، باید برای تمام تفاوت های موقتی کاهنده مالیات تا میزانی شناسایی شود که در مقابل تفاوت های موقتی کاهنده مالیات، وجود سود مشمول مالیات قابل استفاده محتمل باشد، مگر اینکه دارایی مالیات انتقالی، از شناخت اولیه یک دارایی یا یک بدهی در معاملهای ایجاد شود که:
الف. ترکیب تجاری نیست؛
ب. در زمان معامله، سود حسابداری و سود مشمول مالیات (زیان مالیاتی) را تحت تأثیر قرار نمیدهد.
با وجود این، برای تفاوت های موقتی کاهنده مالیات مرتبط با سرمایهگذاری در واحدهای تجاری فرعی، شعب، واحدهای تجاری وابسته و منافع در مشارکت ها، دارایی مالیات انتقالی باید طبق بند ۴۳ شناسایی شود.
۲۳ . در زمان شناخت یک بدهی، تسویه مبلغ دفتری آن در دورههای آتی از طریق خروج منابع دارای منافع اقتصادی از واحد تجاری، امری بدیهی است. هنگامی که منابع از واحد تجاری خارج می شود، ممکن است تمام یا بخشی از مبالغ آنها هنگام تعیین سود مشمول مالیات دورههای بعد از دورهای که بدهی در آن شناسایی میشود، کاهنده مالیات باشد. در چنین مواردی، بین مبلغ دفتری بدهی و مبنای مالیاتی آن، تفاوت موقتی وجود دارد. همچنین، در ارتباط با مالیات بر درآمدی که در دورههای آتی به این دلیل قابل بازیافت میشود که بخشی از بدهی به عنوان کاهنده سود مشمول مالیات پذیرفته میشود، دارایی مالیات انتقالی ایجاد می شود. همچنین، در صورتی که مبلغ دفتری دارایی کمتر از مبنای مالیاتی آن باشد، این تفاوت منجر به دارایی مالیات انتقالی در ارتباط با مالیات بر درآمدی میشود که در دورههای آتی قابل بازیافت است.
مثال
واحد تجاری برای بازخرید مرخصی کارکنان، بدهی به مبلغ ١٠٠ شناسایی می کند. برای مقاصد مالیاتی، هزینه بازخرید مرخصی تا زمانی که واحد تجاری آن را نپردازد، کاهنده مالیات نیست. نرخ مالیات ٢۵% است.
مبنای مالیاتی بدهی صفر است (مبلغ دفتری ١٠٠ پس از کسر مبلغی که در ارتباط با این بدهی، در دورههای آتی برای مقاصد مالیاتی کاهنده مالیات می باشد). در تسویه بدهی به مبلغ دفتری، واحد تجاری سود مشمول مالیات آتی خود را به میزان ١٠٠ کاهش می دهد و، در نتیجه، پرداخت مالیات آتی خود را به میزان ٢۵، (حاصلضرب ١٠٠ در ٢۵%) کاهش می دهد. تفاوت بین مبلغ دفتری ١٠٠ و مبنای مالیاتی صفر، تفاوت موقتی کاهنده مالیات معادل ١٠٠ است. بنابراین، واحد تجاری دارایی مالیات انتقالی به میزان ٢۵ (حاصلضرب ۱۰۰ در ٢۵%) شناسایی می کند، مشروط بر اینکه کسب سود مشمول مالیات کافی در دورههای آتی برای انتفاع واحد تجاری از طریق کاهش در پرداخت مالیات، محتمل باشد.
۲۴ . مثال های زیر، نمونههایی از تفاوت های موقتی کاهنده مالیات است که منجر به ایجاد دارایی های مالیات انتقالی می شود:
الف. هزینههای مزایای بازنشستگی ممکن است هنگام ارائه خدمت توسط کارکنان، برای تعیین سود حسابداری کسر شود، اما در تعیین سود مشمول مالیات، هنگام پرداخت کمک ها به صندوق توسط واحد تجاری یا هنگام پرداخت مزایای بازنشستگی توسط واحد تجاری، کاهنده سود مشمول مالیات میباشد. تفاوت بین مبلغ دفتری بدهی و مبنای مالیاتی آن، تفاوت موقتی است؛ مبنای مالیاتی بدهی معمولاً صفر است. هنگامی که کمک ها یا مزایای بازنشستگی پرداخت میشود، منافع اقتصادی به شکل کاهش در سود مشمول مالیات، به واحد تجاری جریان مییابد و در نتیجه، این تفاوت موقتی کاهنده مالیات، منجر به دارایی مالیات انتقالی میشود؛
ب. برای تعیین سود حسابداری، برخی مخارج در دوره وقوع به عنوان هزینه شناسایی می شود، اما در تعیین سود مشمول مالیات، ممکن است واحد تجاری تا دوره بعد مجاز به کاهش در سود مشمول مالیات (زیان مالیاتی) نباشد. تفاوت بین مبنای مالیاتی این مخارج، یعنی مبلغی که مراجع مالیاتی آن را به عنوان کاهنده سود مشمول مالیات در دورههای آتی مجاز می دانند و مبلغ دفتری صفر، تفاوت موقتی کاهنده مالیات است که منجر به ایجاد دارایی مالیات انتقالی می شود؛
پ. به استثنای برخی موارد محدود، واحد تجاری دارایی های قابل تشخیص تحصیلشده و بدهی های تقبلشده در ترکیب تجاری را به ارزش منصفانه در تاریخ تحصیل شناسایی می کند. هنگامی که بدهی تقبلشده، در تاریخ تحصیل شناسایی می شود اما مخارج مربوط، سود مشمول مالیات دورههای بعد را کاهش میدهد، تفاوت موقتی کاهنده مالیات ایجاد می شود که منجر به ایجاد دارایی مالیات انتقالی می گردد. همچنین، هنگامی که ارزش منصفانه دارایی قابل تشخیص تحصیلشده کم تر از مبنای مالیاتی آن باشد، دارایی مالیات انتقالی ایجاد می شود. در هر دو حالت، دارایی مالیات انتقالی حاصل، سرقفلی را تحت تأثیر قرار می دهد (به بند ۶۶ مراجعه شود)؛
ت. ممکن است برخی دارایی ها به ارزش منصفانه اندازهگیری شوند، یا ممکن است تجدید ارزیابی شوند بدون اینکه برای مقاصد مالیاتی تعدیلی از این بابت انجام شود (به بند ۱۷ مراجعه شود). در صورتی که مبنای مالیاتی دارایی بیش از مبلغ دفتری آن باشد، تفاوت موقتی کاهنده مالیات ایجاد می شود.
مثال مربوط به بند ۲۴(ت)
تعیین تفاوت موقتی کاهنده مالیات در پایان سال دوم
واحد تجاری الف در ابتدای سال اول، یک ابزار بدهی به مبلغ ۰۰۰ر۱ خریداری میکند. ارزش اسمی این ابزار معادل ۰۰۰ر۱ است که ۵ سال بعد، یعنی در تاریخ سررسید، قابل پرداخت میباشد. نرخ سود ۲ درصد، قابل پرداخت در پایان هر سال است. نرخ سود مؤثر ۲ درصد میباشد. ابزار بدهی به ارزش منصفانه اندازهگیری میشود.
در پایان سال دوم، به دلیل افزایش نرخ سود در بازار تا سطح ۵ درصد، ارزش منصفانه ابزار بدهی به مبلغی معادل ۹۱۸ کاهش یافت. در صورت نگهداری ابزار بدهی توسط واحد تجاری الف، وصول تمام جریان های نقدی قراردادی محتمل است.
هرگونه سود (زیان) ابزار بدهی، تنها در صورت تحقق، مشمول مالیات (کاهنده مالیات) است. برای مقاصد مالیاتی، سودها (زیان های) ناشی از فروش یا سررسید ابزار بدهی، از طریق تفاوت بین مبلغ وصولشده و بهای تمامشده اولیه ابزار بدهی محاسبه میشود.
بر این اساس، مبنای مالیاتی ابزار بدهی معادل بهای تمام شده اولیه آن است.
تفاوت بین مبلغ دفتری ابزار بدهی در صورت وضعیت مالی واحد تجاری الف معادل ۹۱۸ و مبنای مالیاتی آن معادل ۰۰۰ر۱ ، صرفنظر از اینکه واحد تجاری الف انتظار داشته باشد مبلغ دفتری ابزار بدهی را از طریق فروش یا از طریق استفاده برای مثال نگهداری آن و وصول جریان های نقدی قراردادی، یا ترکیبی از هر دو، بازیافت کند، منجر به ایجاد تفاوت موقتی کاهنده مالیات معادل ۸۲ در پایان سال دوم میشود (به بندهای ۱۷ و ۲۴(ت) مراجعه شود).
دلیل این امر این است که تفاوت های موقتی کاهنده مالیات، تفاوت بین مبلغ دفتری یک دارایی یا یک بدهی در صورت وضعیت مالی و مبنای مالیاتی آن است که منجر به مبالغی میشود که در صورت بازیافت یا تسویه مبلغ دفتری دارایی یا بدهی، در تعیین سود مشمول مالیات (زیان مالیاتی) دورههای آتی، کاهنده مالیات است (به بند ۴ مراجعه شود). واحد تجاری الف، در تعیین سود مشمول مالیات (زیان مالیاتی)، چه در زمان فروش و چه در سررسید، مبنای مالیاتی دارایی معادل ۰۰۰ر۱ را کسر خواهد کرد.
۲۵ . برگشت تفاوت های موقتی کاهنده مالیات، منجر به کاهش سود مشمول مالیات دورههای آتی می شود. با وجود این، منافع اقتصادی به شکل کاهش در پرداخت های مالیات، تنها در صورتی به واحد تجاری جریان می یابد که واحد تجاری سودهای مشمول مالیات کافی تحصیل کرده باشد تا بتوان تفاوت های موقتی کاهنده مالیات را با آن تهاتر کرد. بنابراین، واحد تجاری تنها هنگامی دارایی های مالیات انتقالی را شناسایی می کند که در مقابل تفاوت های موقتی کاهنده مالیات، وجود سود مشمول مالیات قابل استفاده، محتمل باشد.
۲۶ . هنگامی که واحد تجاری ارزیابی میکند که آیا سود مشمول مالیاتی وجود خواهد داشت که بتواند در مقابل آن، تفاوت موقتی کاهنده مالیات را استفاده کند، این موضوع را در نظر میگیرد که آیا قوانین مالیاتی، برای استفاده از منابع سودهای مشمول مالیات در زمان برگشت آن تفاوت موقتی مشمول مالیات، محدودیتی در نظر گرفته است یا خیر. اگر قوانین مالیاتی چنین محدودیتی را تحمیل نکند، واحد تجاری تفاوت موقتی کاهنده مالیات را در ترکیب با سایر تفاوت های موقتی کاهنده مالیات ارزیابی میکند. با وجود این، چنانچه قوانین مالیاتی استفاده از زیانها را در مقابل انواع خاصی از درآمدها محدود کند، تفاوت موقتی کاهنده مالیات تنها در ترکیب با سایر تفاوت های موقتی کاهنده مالیات از نوع مناسب، مورد ارزیابی قرار میگیرد.
۲۷ . در صورتی در مقابل تفاوت های موقتی کاهنده مالیات، وجود سود مشمول مالیات قابل استفاده محتمل است که تفاوت های موقتی مشمول مالیات برای یک واحد تجاری در یک حوزه مقرراتی به میزان کافی وجود داشته باشد و انتظار رود در یکی از دورههای زیر برگشت شود:
الف. در همان دورهای که انتظار میرود تفاوت های موقتی کاهنده مالیات برگشت داده شود؛
ب. در دورههایی که زیان مالیاتی ناشی از دارایی مالیات انتقالی، قابل انتقال به دورههای قبل یا آینده باشد.
در چنین شرایطی، دارایی مالیات انتقالی در دورهای شناسایی میشود که تفاوت های موقتی کاهنده مالیات ایجاد میگردد.
۲۸ . در صورتی که برای یک واحد تجاری در یک حوزه مقرراتی، تفاوت های موقتی مشمول مالیات به میزان کافی وجود نداشته باشد، دارایی مالیات انتقالی تا میزانی شناسایی می شود که:
الف. این احتمال وجود داشته باشد که واحد تجاری در همان دورهای که تفاوت موقتی کاهنده مالیات برگشت می شود (یا در دورههایی که زیان مالیاتی حاصل از دارایی مالیات انتقالی، قابل انتقال به آینده میشود)، برای یک واحد تجاری در یک حوزه مقرراتی، از سود مشمول مالیات به میزان کافی برخوردار باشد. در ارزیابی اینکه واحد تجاری سود مشمول مالیات کافی در دورههای آتی خواهد داشت یا خیر، واحد تجاری؛
- تفاوت های موقتی کاهنده مالیات را با سودهای مشمول مالیات آتی که کاهش در مالیات ناشی از برگشت آن تفاوت های موقتی کاهنده مالیات از آن کسر شده است، مقایسه میکند. این مقایسه نشان میدهد چه میزان از سودهای مشمول آتی برای اینکه مبالغ ناشی از برگشت آن تفاوت های موقتی کاهنده مالیات از آن کسر شود، برای واحد تجاری کفایت میکند؛ و
- مبالغ مشمول مالیات ناشی از تفاوت های موقتی کاهنده مالیات را که انتظار می رود در دورههای آتی ایجاد شود، نادیده میگیرد، زیرا دارایی مالیات انتقالی ناشی از این تفاوت های موقتی کاهنده مالیات، خود، به سود مشمول مالیات آتی نیاز دارد تا مورد استفاده قرار گیرد؛
ب . فرصت های برنامهریزی مالیاتی برای واحد تجاری وجود داشته باشد تا سود مشمول مالیات را در دورههای مناسب ایجاد کند.
۲۹ . ارزیابی سود مشمول مالیات آتی محتمل، در صورت وجود شواهد کافی مبنی بر دستیابی واحد تجاری به این مبلغ محتمل، میتواند شامل بازیافت برخی دارایی های واحد تجاری به مبلغی بیش از مبلغ دفتری آنها باشد. برای مثال، هرگاه دارایی به ارزش منصفانه اندازهگیری شود، واحد تجاری باید بررسی کند که آیا شواهد کافی برای نتیجهگیری درباره محتمل بودن بازیافت دارایی به مبلغی بیش از مبلغ دفتری وجود دارد یا خیر. برای مثال این موضوع زمانی مصداق دارد که واحد تجاری انتظار داشته باشد یک ابزار بدهی با نرخ سود ثابت را نگهداری و جریان های نقدی قراردادی آن را وصول کند.
۳۰ . فرصت های برنامهریزی مالیاتی، اقداماتی است که واحد تجاری به منظور ایجاد یا افزایش درآمد مشمول مالیات در دورهای خاص، قبل از انقضای مهلت انتقال زیان مالیاتی یا اعتبار مالیاتی به دورههای آتی، انجام می دهد. برای مثال، در برخی حوزههای مقرراتی، سود مشمول مالیات ممکن است به روش های زیر ایجاد شود یا افزایش یابد:
الف. انتخاب روش احتساب مالیات درآمد مالی بر مبنای درآمد مالی دریافتشده یا درآمد مالی دریافتنی؛
ب. انتقال ادعاهای مربوط به اقلام کاهنده سود مشمول مالیات به آینده؛
پ. فروش، و اجاره مجدد احتمالی، دارایی هایی که افزایش بها داشتهاند اما مبنای مالیاتی آنها برای انعکاس این افزایش بها، تعدیل نشده است؛
ت. فروش یک دارایی که درآمد معاف از مالیات ایجاد می کند (مانند اوراق مشارکت دولتی در برخی حوزههای مقرراتی) به منظور خرید سرمایهگذاری دیگری که درآمد مشمول مالیات ایجاد می کند.
در مواردی که فرصت های برنامهریزی مالیاتی، موجب انتقال سود مشمول مالیات از دورههای آتی به دورههای نزدیک تر میشود، انتقال زیان مالیاتی یا اعتبار مالیاتی به دورههای آتی، همچنان به وجود سود مشمول مالیات آتی ناشی از منابعی غیر از منابع ایجادکننده تفاوت های موقتی آتی، بستگی دارد.
۳۱ . در صورتی که واحد تجاری سابقه زیان داشته باشد، رهنمودهای مندرج در بندهای ۳۴ و ۳۵ را در نظر می گیرد.
شناخت اولیه یک دارایی یا یک بدهی
۳۲ . کمک های بلاعوض دولت در ارتباط با دارایی های استهلاکپذیر میتواند به عنوان تعهدات انتقالی به دورههای آتی شناسایی شود که تفاوت بین این تعهدات انتقالی و مبنای مالیاتی صفر آن، تفاوت موقتی کاهنده مالیات است. با توجه به دلیل مندرج در بند ۲۱، دارایی مالیات انتقالی حاصل شناسایی نمیشود.
زیان های مالیاتی استفادهنشده و اعتبارهای مالیاتی استفادهنشده
۳۳ . دارایی مالیات انتقالی، بابت انتقال زیان های مالیاتی استفادهنشده و اعتبارهای مالیاتی استفادهنشده به دورههای آتی، باید تا میزانی شناسایی شود که در مقابل زیان های مالیاتی استفادهنشده و اعتبارهای مالیاتی استفادهنشده، وجود سود مشمول مالیات قابل استفاده محتمل باشد.
۳۴ . معیارهای شناخت دارایی های مالیات انتقالی که از انتقال زیان های مالیاتی استفادهنشده و اعتبارهای مالیاتی استفادهنشده به دورههای آتی ناشی می شود، با معیارهای شناخت دارایی های مالیات انتقالی ناشی از تفاوت های موقتی کاهنده مالیات یکسان است. با وجود این، وجود زیان های مالیاتی استفادهنشده، شواهد قوی از نبود سودهای مشمول مالیات آتی است. بنابراین، هنگامی که واحد تجاری سابقه زیان داشته باشد، دارایی مالیات انتقالی ناشی از زیان های مالیاتی استفادهنشده یا اعتبارهای مالیاتی استفادهنشده را تنها تا میزانی شناسایی میکند که تفاوت های موقتی مشمول مالیات به اندازه کافی وجود داشته باشد یا شواهد متقاعدکننده دیگری مبنی بر در دسترس بودن سود مشمول مالیات قابل استفاده در آینده در مقابل زیان های مالیاتی استفادهنشده یا اعتبارهای مالیاتی استفادهنشده، موجود باشد. در چنین شرایطی، طبق بند ۸۱، افشای مبلغ دارایی مالیات انتقالی و ماهیت شواهد پشتیبان شناخت آن، الزامی است.
۳۵ . در ارزیابی احتمال وجود سود مشمول مالیات قابل استفاده در مقابل زیان های مالیاتی استفادهنشده و اعتبارهای مالیاتی استفادهنشده، واحد تجاری معیارهای زیر را در نظر می گیرد:
الف. وجود تفاوت های موقتی مشمول مالیات کافی برای واحد تجاری در یک حوزه مقرراتی، که منجر به ایجاد مبالغ مشمول مالیات قابل استفاده در مقابل زیان های مالیاتی استفادهنشده یا اعتبارهای مالیاتی استفادهنشده شود.
ب. وجود سود مشمول مالیات کافی در واحد تجاری قبل از انقضای زیان های مالیاتی استفادهنشده یا اعتبارهای مالیاتی استفادهنشده، محتمل باشد؛
پ. زیان های مالیاتی استفادهنشده ناشی از دلایل قابل تشخیصی باشد که تکرار آن محتمل نباشد؛
ت. وجود فرصت های برنامهریزی مالیاتی (به بند ۳۰ مراجعه شود)، بهگونهای که سود مشمول مالیات را در دورهای ایجاد کند که زیان های مالیاتی استفادهنشده یا اعتبارهای مالیاتی استفادهنشده، در آن دوره قابل استفاده باشد.
چنانچه در مقابل زیان های مالیاتی استفادهنشده یا اعتبارهای مالیاتی استفادهنشده، وجود سود مشمول مالیات قابل استفاده در آینده محتمل نباشد، دارایی مالیات انتقالی شناسایی نمیشود.
بررسی مجدد دارایی های مالیات انتقالی شناسایی نشده
۳۶ . واحد تجاری در پایان هر دوره گزارشگری، دارایی های مالیات انتقالی شناسایی نشده را مجدداً بررسی می کند. واحد تجاری دارایی مالیات انتقالی که قبلاً شناسایی نشده است را تا میزانی شناسایی میکند که بازیافت دارایی مالیات انتقالی از محل سودهای مشمول مالیات آتی امکانپذیر باشد. برای مثال، بهبود شرایط تجاری ممکن است این احتمال را که واحد تجاری بتواند به منظور احراز معیارهای شناخت مندرج در بندهای ۲۲ یا ۳۳، سود مشمول مالیات کافی در آینده ایجاد کند، افزایش دهد. مثال دیگر، هنگامی است که واحد تجاری دارایی های مالیات انتقالی را در تاریخ ترکیب تجاری یا پس از آن، مجدداً بررسی میکند (به بندهای ۶۹ و ۷۰ مراجعه شود).
سرمایهگذاری در واحدهای تجاری فرعی، شعب و واحدهای تجاری وابسته و منافع در مشارکت ها
۳۷ . هرگاه مبلغ دفتری سرمایهگذاری ها در واحدهای تجاری فرعی، شعب و واحدهای تجاری وابسته یا منافع در مشارکت ها (یعنی، سهم واحد تجاری اصلی یا سرمایهگذار از خالص دارایی های واحد تجاری فرعی، شعب و واحد تجاری وابسته یا سرمایهپذیر، شامل مبلغ دفتری سرقفلی) با مبنای مالیاتی سرمایهگذاری یا منافع (که اغلب بهای تمام شده است) تفاوت داشته باشد، تفاوت های موقتی ایجاد میشود. این تفاوت ها ممکن است در شرایط مختلفی ایجاد شود؛ برای مثال:
الف. وجود سودهای توزیعنشده واحدهای تجاری فرعی، شعب، واحدهای تجاری وابسته و مشارکت ها؛
ب. تغییر در نرخ ارز، در صورتی که واحد تجاری اصلی و واحد تجاری فرعی آن در کشورهای مختلفی قرار داشته باشند؛
پ. کاهش در مبلغ دفتری سرمایهگذاری در واحد تجاری وابسته تا سطح مبلغ قابل بازیافت آن.
در صورتی که واحد تجاری اصلی، در صورت های مالی جداگانه خود، سرمایهگذاری را به بهای تمام شده یا مبلغ تجدید ارزیابی به حساب منظور نماید، تفاوت موقتی مربوط به آن سرمایهگذاری در صورت های مالی تلفیقی ممکن است با تفاوت موقتی مربوط به آن سرمایهگذاری در صورت های مالی جداگانه واحد تجاری اصلی، متفاوت باشد.
۳۸ . واحد تجاری، باید برای تمام تفاوت های موقتی مشمول مالیات مربوط به سرمایهگذاری در واحدهای تجاری فرعی، شعب و واحدهای تجاری وابسته و منافع در مشارکت ها، به استثنای مواردی که هر دو شرط زیر را احراز میکند، بدهی مالیات انتقالی شناسایی نماید:
الف. واحد تجاری اصلی، سرمایهگذار یا شریک خاص یا مجری عملیات تحت کنترل مشترک، بتوانند زمان بندی برگشت تفاوت های موقتی را کنترل کنند؛
ب. این احتمال وجود داشته باشد که تفاوت های موقتی در آینده قابل پیشبینی برگشت نشود.
۳۹ . از آنجا که واحد تجاری اصلی سیاست تقسیم سود واحد تجاری فرعی را کنترل می کند، توانایی کنترل زمان بندی برگشت تفاوت های موقتی مربوط به سرمایهگذاری (نه تنها تفاوت های موقتی ناشی از سودهای توزیعنشده، بلکه ناشی از هرگونه تفاوت تسعیر ارز) را نیز دارد. افزون بر این، اغلب تعیین مبلغ مالیات بر درآمدی که هنگام برگشت تفاوت های موقتی قابل پرداخت خواهد شد، غیرعملی است. بنابراین، هنگامی که واحد تجاری اصلی تصمیم بگیرد که این سودها در آینده قابل پیشبینی توزیع نشود، واحد تجاری اصلی بدهی مالیات انتقالی شناسایی نمی کند. برای سرمایهگذاری در شعب نیز همین ملاحظات کاربرد دارد.
۴۰ . دارایی ها و بدهی های غیرپولی واحد تجاری، به واحد پول عملیاتی آن اندازهگیری می شود (به استاندارد حسابداری ۱۶ آثار تغییر در نرخ ارز مراجعه شود). اگر سود مشمول مالیات یا زیان مالیاتی واحد تجاری (و در نتیجه، مبنای مالیاتی دارایی ها و بدهی های غیرپولی آن) بر حسب واحد پول متفاوتی تعیین شود، تغییر در نرخ ارز، تفاوت های موقتی ایجاد میکند که منجر به شناسایی بدهی مالیات انتقالی (موضوع بند ۲۲) یا دارایی مالیات انتقالی می شود. این مالیات انتقالی ایجادشده، به بدهکار یا بستانکار سود یا زیان دوره منظور می شود (به بند ۵۹ مراجعه شود).
۴۱ . سرمایهگذار در واحد تجاری وابسته، آن واحد تجاری را کنترل نمی کند و به طور معمول در جایگاهی نیست که سیاست تقسیم سود را تعیین کند. بنابراین، در صورت نبود توافق برای توزیع نکردن سودهای واحد تجاری وابسته در آینده قابل پیشبینی، سرمایهگذار بدهی مالیات انتقالی حاصل از تفاوت های موقتی مشمول مالیات مربوط به سرمایهگذاری در واحد تجاری وابسته را شناسایی می کند. در برخی موارد، سرمایهگذار ممکن است قادر به تعیین مبلغ مالیات قابل پرداخت در زمان بازیافت بهای تمام شده سرمایهگذاری در واحد تجاری وابسته نباشد، اما می تواند تعیین کند که مبلغ آن برابر یا بیشتر از یک مبلغ حداقل باشد. در چنین مواردی، بدهی مالیات انتقالی به این مبلغ اندازهگیری می شود.
۴۲ . توافق بین طرفین مشارکت، به طور معمول توزیع سود را نیز شامل میشود و مشخص می کند که آیا تصمیمگیری درباره این مسائل، مستلزم اجماع تمام یا گروهی از طرف های مشارکت است یا خیر. هنگامی که شریک خاص یا مجری عملیات تحت کنترل مشترک، بتواند زمان بندی توزیع سهم خود از سود مشارکت را کنترل کند و توزیع سهم آن از سود در آینده قابل پیشبینی، محتمل نباشد، بدهی مالیات انتقالی شناسایی نمی شود.
۴۳ . واحد تجاری، برای تمام تفاوت های موقتی کاهنده مالیات ناشی از سرمایهگذاری در واحدهای تجاری فرعی، شعب و واحدهای تجاری وابسته و منافع در مشارکت ها، باید دارایی مالیات انتقالی را تنها به میزانی که هر دو مورد زیر محتمل باشد، شناسایی کند:
الف. تفاوت های موقتی در آینده قابل پیشبینی برگشت شود؛
ب. در مقابل تفاوت های موقتی، سود مشمول مالیات قابل استفاده وجود داشته باشد.
۴۴ . برای تصمیمگیری درباره اینکه برای تفاوت های موقتی کاهنده مالیات مرتبط با سرمایهگذاری در واحدهای تجاری فرعی، شعب و واحدهای تجاری وابسته و منافع در مشارکت ها، دارایی مالیات انتقالی شناسایی شود یا خیر، واحد تجاری رهنمود مندرج در بندهای ۲۷ تا ۳۱ را در نظر می گیرد.
اندازهگیری
۴۵ . بدهی های مالیات جاری (دارایی های مالیات جاری) مربوط به دوره جاری و دورههای قبل، باید به مبلغی اندازهگیری شود که انتظار می رود با استفاده از نرخ های مالیاتی (و قوانین مالیاتی) لازمالاجرا تا پایان دوره گزارشگری، به مراجع مالیاتی پرداخت گردد (یا از مراجع مالیاتی بازیافت شود).
۴۶ . دارایی ها و بدهی های مالیات انتقالی باید به نرخ های مالیاتی قابل اعمال در دورهای که انتظار میرود دارایی بازیافت یا بدهی تسویه شود، اندازهگیری گردد، و این اندازهگیری مبتنی بر نرخ های مالیاتی و ( قوانین مالیاتی) لازمالاجرا تا پایان دوره گزارشگری است.
۴۷ . هنگامی که نرخ های مالیاتی متفاوت برای سطوح مختلف درآمد مشمول مالیات اعمال میشود، دارایی های مالیات انتقالی و بدهی های مالیات انتقالی با استفاده از نرخ میانگینی اندازهگیری می شود که انتظار می رود برای سود مشمول مالیات (زیان مالیاتی) دورههایی که انتظار میرود تفاوت های موقتی برگشت شود، اعمال گردد.
۴۸ . اندازهگیری بدهی های مالیات انتقالی و دارایی های مالیات انتقالی، باید بازتابی از آثار مالیاتی باشد که از شیوه مورد انتظار واحد تجاری در پایان دوره گزارشگری، برای بازیافت یا تسویه مبلغ دفتری دارایی ها و بدهی ها پیروی میکند.
۴۹ . در برخی حوزههای مقرراتی، شیوه واحد تجاری برای بازیافت (تسویه) مبلغ دفتری یک دارایی (یک بدهی)، میتواند بر یک یا هر دو مورد زیر تأثیر داشته باشد:
الف. نرخ مالیات قابل اعمال هنگامی که واحد تجاری مبلغ دفتری یک دارایی (یک بدهی) را بازیافت (تسویه) می کند؛
ب. مبنای مالیاتی یک دارایی (یک بدهی).
در چنین مواردی، واحد تجاری با استفاده از نرخ مالیاتی و مبنای مالیاتی که با شیوه مورد انتظار بازیافت یا تسویه سازگاری دارد، بدهی های مالیات انتقالی و دارایی های مالیات انتقالی را اندازهگیری می کند. - ۵۰ . در صورتی که بدهی مالیات انتقالی یا دارایی مالیات انتقالی، ناشی از دارایی استهلاکناپذیری باشد که با استفاده از مدل تجدید ارزیابی مندرج در استاندارد حسابداری ۱۱ اندازهگیری شده است، اندازهگیری بدهی مالیات انتقالی یا دارایی مالیاتی انتقالی باید آثار مالیاتی بازیافت مبلغ دفتری دارایی استهلاکناپذیر از طریق فروش را، صرفنظر از مبنای اندازهگیری مبلغ دفتری دارایی، منعکس کند. بنابراین، در صورتی که قوانین مالیاتی، نرخ مالیات قابل اعمال برای مبلغ مشمول مالیات ناشی از فروش دارایی را متفاوت از نرخ مالیاتی قابل اعمال برای مبلغ مشمول مالیات ناشی از استفاده دارایی تعیین کند، در اندازهگیری بدهی مالیات انتقالی یا دارایی مالیات انتقالی مرتبط با دارایی استهلاکناپذیر، نرخ مالیاتی قابل اعمال برای مبلغ مشمول مالیات ناشی از فروش دارایی به کار می رود.
- ۵۱ . بند ۵۰، هنگام شناخت و اندازهگیری دارایی های مالیات انتقالی، در الزامات به کارگیری اصول مندرج در بندهای ۲۲ تا ۳۲ (تفاوت های موقتی کاهنده مالیات) و بندهای ۳۳ تا ۳۵ (زیان های مالیاتی استفادهنشده و اعتبارهای مالیاتی استفادهنشده) این استاندارد، تغییری ایجاد نمیکند.
- ۵۲ . در برخی حوزههای مقرراتی، در صورتی که تمام یا بخشی از سود خالص یا سود انباشته، به عنوان سود تقسیمی به سهامداران واحد تجاری پرداخت شود، مالیات بر درآمد با نرخی بالاتر یا پایینتر قابل پرداخت خواهد بود. در برخی دیگر از حوزههای مقرراتی، در صورتی که تمام یا بخشی از سود خالص یا سود انباشته به عنوان سود تقسیمی به سهامداران واحد تجاری پرداخت شود، ممکن است مالیات بر درآمد قابل استرداد یا قابل پرداخت باشد. در این شرایط، دارایی ها و بدهی های مالیات جاری و انتقالی، با نرخ مالیات قابل اعمال بر سودهای توزیع نشده، اندازهگیری می شود.
- ۵۳ . در شرایط توصیفشده در بند ۵۲، آثار مالیاتی سود تقسیمی هنگامی شناسایی می شود که برای پرداخت سود تقسیمی، بدهی شناسایی شده باشد. آثار مالیاتی سود تقسیمی، ارتباط مستقیمتری با معاملات یا رویدادهای گذشته در مقایسه با ستانده مالکان دارد. بنابراین، آثار مالیاتی سود تقسیمی، همانگونه که در بند ۵۹ استاندارد تعیین شده است، در سود یا زیان دوره شناسایی می شود مگر تا میزانی که آثار مالیاتی سود تقسیمی، ناشی از شرایط توصیفشده در بند ۵۹(الف) و (ب) باشد.
- مثال های مربوط به بندهای ۵۲ و ۵۳
- این مثال، در ارتباط با اندازهگیری دارایی های مالیات جاری و انتقالی و بدهی های مالیات جاری و انتقالی واحد تجاری در یک حوزه مقرراتی است که برای سودهای توزیعنشده، مالیات بر درآمد با نرخی (۵۰%) بالاتر از نرخ سودهای توزیعشده، قابل پرداخت است و دربردارنده مبلغی است که هنگام تقسیم سود، قابل استرداد میباشد. نرخ مالیات سود توزیعشده ٣۵% است. در پایان دوره گزارشگری، ۲۹ اسفند سال ۶×۱۳، واحد تجاری بابت سودهای تقسیمی پیشنهادی یا اعلامشده پس از دوره گزارشگری، بدهی شناسایی نمی کند. در نتیجه، در سال ۶×۱۳، سود تقسیمی شناسایی نمی شود. سود مشمول مالیات در سال ۶×۱۳، معادل ٠٠٠ر١٠٠ است. خالص تفاوت موقتی مشمول مالیات برای سال ۶×۱۳، معادل ۰۰۰ر۴۰ است.
- واحد تجاری بدهی مالیات جاری و هزینه مالیات بر درآمد جاری را معادل ۰۰۰ر۵۰ شناسایی می کند. بابت مبلغی که در نتیجه تقسیم سود در آینده، به طور بالقوه قابل بازیافت است، دارایی شناسایی نمی شود. همچنین، واحد تجاری بدهی مالیات انتقالی و هزینه مالیات انتقالی معادل ۰۰۰ر۲۰ (حاصلضرب ۰۰۰ر۴۰ در نرخ ۵٠%) شناسایی می کند که نشاندهنده مالیات بر درآمدی است که واحد تجاری هنگام بازیافت یا تسویه مبلغ دفتری دارایی ها و بدهی ها، بر مبنای نرخ مالیات قابل اعمال بر سودهای توزیعنشده، پرداخت خواهد کرد.
- متعاقباً، در ١۵ خرداد سال ۷×۱۳، واحد تجاری سودتقسیمی معادل ۰۰۰ر۱۰ از سودهای عملیاتی قبلی را به عنوان بدهی شناسایی میکند.
- در ١۵ خرداد سال ۷×۱۳، واحد تجاری بازیافت مالیات بر درآمد معادل ١۵٠٠ (١۵% سود تقسیمی شناساییشده به عنوان بدهی) را به عنوان دارایی مالیات جاری و به عنوان کاهش در هزینه مالیات بر درآمد جاری سال ۷×۱۳ شناسایی می کند.
- ۵۴ . دارایی های مالیات انتقالی و بدهی های مالیات انتقالی، نباید تنزیل شوند.
- ۵۵ . تعیین دارایی های مالیات انتقالی و بدهی های مالیات انتقالی بر مبنای تنزیلشده بهگونهای قابل اتکا، مستلزم برنامهریزی تفصیلی برای زمان بندی برگشت هر تفاوت موقتی است. در بسیاری از موارد، تهیه این برنامه زمانی، غیرعملی یا بسیار پیچیده است. بنابراین، الزامی کردن تنزیل دارایی های مالیات انتقالی و بدهی های مالیات انتقالی مناسب نیست. مجاز دانستن، نه ملزم کردن، تنزیل منجر به دارایی های مالیات انتقالی و بدهی های مالیات انتقالی میشود که بین واحدهای تجاری قابل مقایسه نمیباشد. بنابراین، این استاندارد تنزیل دارایی های مالیات انتقالی و بدهی های مالیات انتقالی را الزامی یا مجاز نمی داند.
- ۵۶ . تفاوت های موقتی با مراجعه به مبلغ دفتری یک دارایی یا یک بدهی تعیین می شود. این موضوع حتی مواقعی که مبلغ دفتری بر مبنای تنزیلشده تعیین شود، برای مثال، در مورد تعهدات مزایای بازنشستگی، کاربرد دارد (به استاندارد حسابداری ۳۳ مزایای بازنشستگی کارکنان مراجعه شود).
- ۵۷ . در پایان هر دوره گزارشگری، مبلغ دفتری دارایی مالیات انتقالی باید بازنگری شود. واحد تجاری باید مبلغ دفتری دارایی مالیات انتقالی را به میزانی کاهش دهد که وجود سود مشمول مالیات کافی برای استفاده از مزایای تمام یا بخشی از آن دارایی مالیات انتقالی، دیگر محتمل نباشد. چنین کاهشی، باید در صورتی برگشت داده شود که وجود سود مشمول مالیات به میزان کافی، محتمل باشد.
- شناخت مالیات جاری و مالیات انتقالی
- ۵۸ . روش حسابداری آثار مالیات جاری و مالیات انتقالی معاملات یا سایر رویدادها، با روش حسابداری همان معاملات یا سایر رویدادها سازگار است. در بندهای ۵۹ تا ۷۰، این اصل به کار گرفته شده است.
- اقلام شناسایی شده در صورت سود و زیان
- ۵۹ . مالیات جاری و مالیات انتقالیی باید به عنوان درآمد یا هزینه شناسایی و در صورت سود و زیان منعکس شوند، به استثنای مالیاتی که از موارد زیر ناشی میشود:
- الف. معامله یا رویدادی که در همان دوره یا دورهای دیگر، خارج از صورت سود و زیان، در سایر اقلام سود و زیان جامع یا به طور مستقیم در حقوق مالکانه شناسایی شده است (به بندهای ۶۲ تا ۶۷ مراجعه شود)؛
- ب. ترکیب تجاری (به بندهای ۶۸ تا ۷۰ مراجعه شود).
- ۶۰ . بیشتر بدهی های مالیات انتقالی و دارایی های مالیات انتقالی در مواقعی ایجاد می شود که درآمد یا هزینه، در سود حسابداری یک دوره منظور میشود، اما در سود مشمول مالیات (زیان مالیاتی) دورهای دیگر لحاظ میگردد. مالیات انتقالی حاصل، در صورت سود و زیان شناسایی می شود. برای مثال هنگامی که:
- الف. درآمد مالی، حق امتیاز یا درآمد سود سهام، با تأخیر دریافت میشود و طبق استاندارد حسابداری ۳ درآمد عملیاتی، متناسب با زمان مشخصشده در سود حسابداری منظور میگردد، اما ممکن است در برخی حوزههای مقرراتی، بر مبنای نقدی در سود مشمول مالیات (زیان مالیاتی) منظور میشود؛
- ب. مخارج دارایی های نامشهودی که طبق استاندارد حسابداری ۱۷، به حساب دارایی منظور شده است و استهلاک آن در صورت سود و زیان منعکس میشود، اما برای مقاصد مالیاتی، در زمان تحمل کاهنده مالیات تلقی میگردد.
- ۶۱ . مبلغ دفتری دارایی های مالیات انتقالی و بدهی های مالیات انتقالی ممکن است حتی در صورتی که تغییری در مبلغ تفاوت های موقتی مربوط وجود نداشته باشد، تغییر کند. برای مثال، این وضعیت می تواند از موارد زیر ناشی شود:
- الف. تغییر در نرخ های مالیاتی یا قوانین مالیاتی؛
- ب. بررسی مجدد قابلیت بازیافت دارایی های مالیات انتقالی؛
- پ. تغییر در شیوه مورد انتظار بازیافت یک دارایی.
- مالیات انتقالی حاصل، در صورت سود و زیان شناسایی می شود، به استثنای مالیات مربوط به اقلامی که قبلاً خارج از صورت سود و زیان شناسایی شدهاند (به بند ۶۵ مراجعه شود).
- اقلام شناساییشده خارج از صورت سود و زیان
- ۶۲ . مالیات جاری و مالیات انتقالی در صورتی باید خارج از صورت سود و زیان شناسایی شود که مربوط به اقلامی باشد که در همان دوره یا دورهای دیگر، خارج از صورت سود و زیان شناسایی شده است. بنابراین، مالیات جاری و مالیات انتقالی مربوط به اقلامی که در همان دوره یا دورهای دیگر:
- الف. در سایر اقلام سود و زیان جامع شناسایی شده است، باید در سایر اقلام سود و زیان جامع شناسایی شود (به بند ۶۳ مراجعه شود).
- ب. به طور مستقیم در حقوق مالکانه شناسایی شده است، باید به طور مستقیم در حقوق مالکانه شناسایی شود (به بند ۶۴ مراجعه شود).
- ۶۳ . در استانداردهای حسابداری، شناسایی برخی اقلام در سایر اقلام سود و زیان جامع الزامی یا مجاز شده است. نمونههایی از این اقلام به شرح زیر است:
- الف. تغییر در مبلغ دفتری ناشی از تجدید ارزیابی دارایی های ثابت مشهود (به استاندارد حسابداری ۱۱ مراجعه شود).
- ب. تفاوت های تسعیر ناشی از تسعیر صورت های مالی عملیات خارجی (به استاندارد حسابداری ۱۶ مراجعه شود).
- ۶۴ . در استانداردهای حسابداری، انعکاس مستقیم برخی اقلام در حقوق مالکانه، مجاز یا الزامی شده است. برای مثال، تعدیل مانده سود انباشته ابتدای دوره که از تغییر در یک رویه حسابداری که با تسری به گذشته به کار گرفته شده است یا از اصلاح اشتباه، ناشی میشود (به استاندارد حسابداری ۳۴ رویههای حسابداری، تغییر در برآوردهای حسابداری و اشتباهات مراجعه شود).
- ۶۵ . در شرایط استثنایی، ممکن است تعیین مبلغ مالیات جاری یا مالیات انتقالی مربوط به اقلام شناسایی شده خارج از صورت سود و زیان (در سایر اقلام سود و زیان جامع یا به طور مستقیم در حقوق مالکانه) مشکل باشد. برای مثال، چنین شرایطی ممکن است در موارد زیر ایجاد شود:
- الف. نرخ های مالیات بر درآمد، پلکانی باشد و تعیین نرخی که مالیات جزء خاصی از سود مشمول مالیات (زیان مالیاتی) بر اساس آن محاسبه شود، غیرممکن باشد.
- ب. تغییر در نرخ مالیات یا مقررات مالیاتی، بر دارایی مالیات انتقالی یا بدهی مالیات انتقالی (به طور کامل یا بخشی از آن) مربوط به یک قلم که قبلاً خارج از صورت سود و زیان شناسایی شده است، تأثیر بگذارد؛
- پ. واحد تجاری تشخیص دهد که دارایی مالیات انتقالی باید شناسایی شود، یا نباید از این پس به طور کامل شناسایی گردد، و آن دارایی مالیات انتقالی (بطور کامل یا بخشی از آن) مربوط به قلمی باشد که قبلاً خارج از صورت سود و زیان شناسایی شده است.
- در چنین مواردی، مالیات جاری و مالیات انتقالی مربوط به اقلام شناساییشده در خارج از صورت سود و زیان، به تخصیص معقول و متناسب مالیات جاری و مالیات انتقالی واحد تجاری در حوزه مقرراتی مورد نظر، یا روش دیگری که در چنین شرایطی به تخصیص مناسبتر میانجامد، بستگی دارد.
- ۶۶ . طبق استاندارد حسابداری ۱۱، واحد تجاری باید هر سال مبلغی معادل تفاوت بین استهلاک دارایی تجدید ارزیابی شده و استهلاک بر مبنای بهای تمام شده آن را از مازاد تجدید ارزیابی به سود انباشته منتقل کند. این مبلغ پس از کسر هرگونه مالیات انتقالی خواهد بود. برای انتقالات مربوط به واگذاری دارایی های ثابت مشهود نیز شیوه عمل مشابه است.
- ۶۷ . هنگامی که واحد تجاری به سهامداران خود سود تقسیمی پرداخت میکند، ممکن است ملزم به کسر بخشی از سود تقسیمی از سهامداران و پرداخت آن به مراجع مالیاتی باشد. در بسیاری از حوزههای مقرراتی، این مبلغ مالیات تکلیفی نامیده میشود. اینگونه مبالغ پرداختی یا پرداختنی به مراجع مالیاتی، به عنوان بخشی از سود تقسیمی، در بدهکار حقوق مالکانه منظور میگردد.
- مالیات انتقالی ناشی از ترکیب تجاری
- ۶۸ . همانطور که در بندهای ۱۶ و ۲۴(پ) تشریح شد، تفاوت های موقتی ممکن است در ترکیب تجاری ایجاد شود. واحد تجاری هرگونه دارایی مالیات انتقالی (به شرط احراز معیارهای شناخت مندرج در بند ٢۲) یا بدهی مالیات انتقالی حاصل را به عنوان دارایی ها و بدهی های قابل تشخیص در تاریخ تحصیل شناسایی می کند. بنابراین، این دارایی های مالیات انتقالی و بدهی های مالیات انتقالی، سرقفلی یا سود حاصل از خرید زیر قیمت را تحت تأثیر قرار می دهد. با وجود این، طبق بند ۱۲(الف)، واحد تجاری بدهی مالیات انتقالی ناشی از شناخت اولیه سرقفلی را شناسایی نمی کند.
- ۶۹ . در نتیجه ترکیب تجاری، احتمال بازیافت دارایی مالیات انتقالی پیش از تحصیل واحد تحصیلکننده ممکن است تغییر کند. واحد تحصیلکننده ممکن است بازیافت دارایی مالیات انتقالی خود را که قبل از ترکیب تجاری شناسایی نشده است، محتمل بداند. برای مثال، ممکن است واحد تحصیلکننده بتواند از مزایای زیان های مالیاتی استفادهنشده، در مقابل سود مشمول مالیات آتی واحد تحصیلشده، استفاده کند. همچنین، در نتیجه ترکیب تجاری ممکن است دیگر این احتمال وجود نداشته باشد که سود مشمول مالیات آتی، امکان بازیافت دارایی مالیاتی انتقالی را فراهم کند. در چنین مواردی، واحد تحصیلکننده، تغییر در دارایی مالیات انتقالی را در دوره ترکیب تجاری شناسایی می کند، اما آن را به عنوان بخشی از حسابداری ترکیب تجاری در نظر نمیگیرد. بنابراین، واحد تحصیلکننده، برای اندازهگیری سرقفلی یا سود خرید زیر قیمت شناساییشده در ترکیب تجاری، دارایی مالیات انتقالی را به حساب نمیگیرد.
- ۷۰ . مزایای بالقوه انتقال زیان واحد تحصیلشده به دورههای آتی یا دارایی های مالیات انتقالی دیگر، ممکن است معیارهای شناخت جداگانه را هنگام به حساب منظور کردن اولیه ترکیب تجاری، احراز نکند اما ممکن است در آینده بازیافت شود. واحد تجاری باید مزایای مالیات انتقالی تحصیلشده را که پس از ترکیب تجاری بازیافت میشود، به شرح زیر شناسایی کند:
- الف. مزایای مالیات انتقالی تحصیلشده و شناساییشده در دوره اندازهگیری، که از اطلاعات جدید درباره واقعیت ها و شرایط موجود در تاریخ تحصیل ناشی میشود، باید برای کاهش مبلغ دفتری هرگونه سرقفلی مربوط به تحصیل به کار رود. اگر مبلغ دفتری سرقفلی صفر باشد، هرگونه مزایای مالیات انتقالی باقی مانده باید در صورت سود و زیان شناسایی شود.
- ب. سایر مزایای مالیات انتقالی تحصیلشده که بازیافت میشود، باید در صورت سود و زیان (یا در صورت الزام این استاندارد، خارج از صورت سود و زیان) شناسایی شود.
- ارائه
- تهاتر
- ۷۱ . واحد تجاری باید دارایی های مالیات جاری و بدهی های مالیات جاری را تنها در صورتی تهاتر کند که:
- الف. حق قانونی برای تهاتر مبالغ شناسایی شده داشته باشد؛
- ب. قصد تسویه بر مبنای خالص، یا بازیافت و تسویه همزمان دارایی و بدهی را داشته باشد.
- ۷۲ . با وجود اینکه دارایی های مالیات جاری و بدهی های مالیات جاری، جداگانه شناسایی و اندازهگیری می شوند، در برخی موارد ممکن است در صورت وضعیت مالی تهاتر شوند. واحد تجاری، بطور معمول، در صورتی از حق قانونی برای تهاتر دارایی مالیات جاری با بدهی مالیات جاری برخوردار است که مربوط به مالیات بر درآمد وضعشده توسط یک مرجع مالیاتی باشد و مرجع مالیاتی اجازه دهد واحد تجاری پرداخت یا دریافت مالیات را به صورت خالص و یک جا انجام دهد.
- ۷۳ . در صورت های مالی تلفیقی، تنها در صورتی دارایی مالیات جاری یک واحد تجاری گروه با بدهی مالیات جاری واحد تجاری دیگر گروه تهاتر می شود که واحدهای تجاری مورد نظر، حق قانونی دریافت یا پرداخت یک جای مبلغ خالص را داشته باشند و قصد آنها این باشد که مبلغ خالص مزبور را پرداخت یا دریافت کنند یا دارایی و بدهی را هم زمان بازیافت و تسویه نمایند.
- ۷۴ . واحد تجاری تنها در صورتی باید دارایی های مالیات انتقالی و بدهی های مالیات انتقالی را تهاتر کند که:
- الف. حق قانونی برای تهاتر دارایی های مالیات جاری با بدهی های مالیات جاری داشته باشد؛
- ب. دارایی های مالیات انتقالی و بدهی های مالیات انتقالی، مربوط به مالیات بر درآمد وضعشده توسط یک مرجع مالیاتی، برای هر یک از موارد زیر باشد:
- ١. همان واحد تجاری مشمول مالیات؛
- ٢. واحدهای تجاری متفاوت مشمول مالیات که قصد دارند در هر یک از دورههای آتی که انتظار می رود مبالغ بااهمیت بدهی های مالیات انتقالی یا دارایی های مالیات انتقالی بازیافت یا تسویه شود، بدهی های مالیات جاری و دارایی های مالیات جاری را بر مبنای خالص تسویه کنند، یا بازیافت دارایی ها و تسویه بدهی ها را هم زمان انجام دهند.
- ۷۵ . به منظور اجتناب از نیاز به برنامه زمان بندی تفصیلی برای برگشت هر تفاوت موقتی، این استاندارد واحد تجاری را ملزم می کند تنها در صورتی دارایی مالیات انتقالی را با بدهی مالیات انتقالی واحد تجاری مشمول مالیات تهاتر کند که مربوط به مالیات وضعشده توسط یک مرجع مالیاتی باشند و واحد تجاری حق قانونی برای تهاتر دارایی های مالیات جاری و بدهی های مالیات جاری داشته باشد.
- هزینه مالیات
- هزینه مالیات (درآمد مالیات) مربوط به سود یا زیان ناشی از فعالیت های عادی
- ۷۶ . هزینه (درآمد) مالیات مربوط به سود یا زیان فعالیت های عادی، باید به عنوان بخشی از سود یا زیان دوره در صورت سود و زیان ارائه شود.
- تفاوت های تسعیر مربوط به بدهی های مالیات انتقالی یا دارایی های مالیات انتقالی ارزی
- ۷۷ . طبق استاندارد حسابداری ۱۶، برخی تفاوت های تسعیر باید به عنوان درآمد یا هزینه شناسایی شود؛ اما مشخص نمیشود که این تفاوت ها در چه مواقعی باید در صورت سود و زیان جامع ارائه گردد. بر این اساس، در مواردی که تفاوت های تسعیر مربوط به بدهی ها یا دارایی های مالیات انتقالی ارزی در صورت سود و زیان جامع شناسایی میشود، چنین تفاوت هایی ممکن است به عنوان هزینه مالیات انتقالی (درآمد مالیات انتقالی) طبقهبندی شود، مشروط بر اینکه این شیوه ارائه برای استفادهکنندگان صورت های مالی مفیدترین شیوه ارائه باشد.
- افشا
- ۷۸ . اجزای عمده هزینه مالیات (درآمد مالیات)، باید جداگانه افشا شود.
- ۷۹ . اجزای هزینه مالیات (درآمد مالیات) میتواند شامل موارد زیر باشد:
- الف. هزینه مالیات جاری (درآمد مالیات جاری)؛
- ب. هرگونه تعدیل شناسایی شده طی دوره بابت مالیات جاری دورههای قبل؛
- پ. مبلغ هزینه مالیات انتقالی (درآمد مالیات انتقالی) مربوط به ایجاد و برگشت تفاوت های موقتی؛
- ت. مبلغ هزینه مالیات انتقالی (درآمد مالیات انتقالی) مربوط به تغییر در نرخ های مالیات یا وضع مالیات های جدید؛
- ث. مبلغ مزایای ناشی از زیان مالیاتی شناسایینشده قبلی، اعتبار مالیاتی یا تفاوت های موقتی شناسایی نشده دوره قبل که برای کاهش هزینه مالیات جاری استفاده میشود؛
- ج. مبلغ مزایای ناشی از زیان مالیاتی شناسایینشده قبلی، اعتبار مالیاتی یا تفاوت های موقتی شناسایی نشده دوره قبل که برای کاهش هزینه مالیات انتقالی استفاده میشود؛
- چ. هزینه مالیات انتقالی ناشی از کاهش یا برگشت کاهش قبلی دارایی مالیات انتقالی طبق بند ۵۷؛
- ح. مبلغ هزینه مالیات (درآمد مالیات) مربوط به آن دسته از تغییر در رویههای حسابداری و اشتباهات که طبق استاندارد حسابداری ۳۴، به دلیل اینکه نمی توان آنها را با تسری به گذشته به حساب منظور کرد، در صورت سود و زیان منظور میشوند.
- ۸۰ . موارد زیر نیز باید جداگانه افشا شود:
- الف. مجموع مالیات جاری و مالیات انتقالی مربوط به اقلامی که به طور مستقیم در حقوق مالکانه منظور شدهاند (به بند ۶۴ مراجعه شود) ؛
- ب. مبلغ مالیات بر درآمد مربوط به هر یک از اجزای سایر اقلام سود و زیان جامع (به بند ۶۳ و استاندارد حسابداری ١ (تجدیدنظرشده ۱۳۹۷) مراجعه شود).
- پ. توضیح ارتباط بین هزینه مالیات (درآمد مالیات) و سود حسابداری به یک یا هر دو شکل زیر:
- ١. صورت تطبیق عددی بین هزینه مالیات (درآمد مالیات) مالیات و حاصل ضرب سود حسابداری در نرخ(های) مالیات قابل اعمال، و نیز افشای مبنای محاسبه نرخ(های) مالیات قابل اعمال؛
- ٢. صورت تطبیق عددی بین میانگین نرخ مؤثر مالیات و نرخ مالیات قابل اعمال، و نیز افشای مبنای محاسبه نرخ مالیات قابل اعمال؛
- ت. توضیح تغییر در نرخ(های) مالیات قابل اعمال در مقایسه با دوره حسابداری قبل؛
- ث. مبلغ (و تاریخ انقضا، درصورت وجود) تفاوت های موقتی کاهنده مالیات، زیان های مالیاتی استفادهنشده و اعتبارهای مالیاتی استفادهنشده که در صورت وضعیت مالی، برای آنها دارایی مالیات انتقالی شناسایی نشده است؛
- ج. جمع مبلغ تفاوت های موقتی مربوط به سرمایهگذاری در واحدهای تجاری فرعی، شعب و واحدهای تجاری وابسته و منافع در مشارکت ها، که برای آنها بدهی های مالیات انتقالی شناسایی نشده است (به بند ۳۸ مراجعه شود)؛
- چ. در ارتباط با هر نوع تفاوت موقتی، و در ارتباط با هر نوع زیان مالیاتی استفادهنشده و اعتبارهای مالیاتی استفادهنشده:
- ١. مبلغ دارایی های مالیات انتقالی و بدهی های مالیات انتقالی شناسایی شده در صورت وضعیت مالی برای هر دوره ارائهشده؛
- ٢. مبلغ درآمد مالیات انتقالی یا هزینه مالیات انتقالی شناسایی شده در صورت سود و زیان، در صورتی که این مبلغ، از تغییر در مبالغ شناسایی شده در صورت وضعیت مالی، قابل تشخیص نباشد؛
- ح. در ارتباط با عملیات متوقفشده، هزینه مالیات مربوط به:
- ١. سود یا زیان توقف؛
- ٢. سود یا زیان حاصل از فعالیت های عادی عملیات متوقفشده طی دوره، همراه با مبالغ متناظر برای هر یک از دورههای قبلی ارائه شده.
- خ. مبلغ آثار مالیاتی سود تقسیمی به سهامداران واحد تجاری که پیش از تأیید صورت های مالی برای انتشار، پیشنهاد یا اعلام شده است، اما به عنوان بدهی در صورت های مالی شناسایی نشده است.
- د. اگر ترکیب تجاری که واحد تجاری در آن واحد تحصیلکننده است، موجب تغییر در مبلغ دارایی مالیات انتقالی شناساییشده پیش از تحصیل شود (به بند ۶۹ مراجعه شود)، مبلغ آن تغییر؛
- ذ. اگر مزایای مالیات انتقالی تحصیلشده در ترکیب تجاری در تاریخ تحصیل شناسایی نشده باشد اما پس از تاریخ تحصیل شناسایی شود (به بند ۷۰ مراجعه شود)، توصیف رویداد یا تغییر در شرایطی که موجب شناسایی مزایای مالیات انتقالی شده است.
- ۸۱ . واحد تجاری مبلغ دارایی مالیات انتقالی و ماهیت شواهد پشتیبان شناخت آن را در صورتی باید افشا کند که:
- الف. استفاده از دارایی مالیات انتقالی، به مازاد سودهای مشمول مالیات آتی بر سودهای ناشی از برگشت تفاوت های موقتی مشمول مالیات موجود، بستگی داشته باشد؛
- ب. واحد تجاری در دوره جاری یا دوره قبل، در حوزه مقرراتی که دارایی مالیات انتقالی به آن مربوط است، متحمل زیان شده باشد.
- ۸۲ . در شرایط توصیفشده در بند ۵۲، واحد تجاری باید ماهیت آثار بالقوه مالیات بر درآمد ناشی از پرداخت سودهای تقسیمی به سهامداران را افشا کند. افزون بر این، واحد تجاری باید مبالغ آثار بالقوه مالیات بر درآمد را که در عمل قابل تعیین است و وجود آثار بالقوه مالیات بر درآمدی که در عمل قابل تعیین نیست را افشا کند.
- ۸۳ . الزامات افشای مندرج در بند ۸۰(پ)، به استفادهکنندگان صورت های مالی در درک عادی یا غیرعادی بودن ارتباط بین هزینه مالیات (درآمد مالیات) و سود حسابداری و نیز درک عوامل مهم اثرگذار بر این ارتباط در آینده، کمک میکند. ارتباط بین هزینه مالیات (درآمد مالیات) و سود حسابداری ممکن است از عواملی مانند درآمد عملیاتی معاف از مالیات، هزینههایی که در تعیین سود مشمول مالیات (زیان مالیاتی) کاهنده مالیات نمیباشند، اثر زیان های مالیاتی و اثر نرخ های مالیات ارزی، تأثیر پذیرد.
- ۸۴ . برای توضیح ارتباط بین هزینه مالیات (درآمد مالیات) و سود حسابداری، واحد تجاری از نرخ مالیات قابل اعمالی استفاده مینماید که معنی دارترین اطلاعات را برای استفادهکنندگان صورت های مالی فراهم کند. اغلب، معنی دارترین نرخ، نرخ مالیات داخلی کشوری است که واحد تجاری در آن مستقر است، که مجموع نرخ مالیات اعمالشده برای مالیات های ملی با نرخ های اعمالشده برای مالیات های محلی میباشد، که این نرخ ها اساساً بر مبنای سطح مشابهی از سود مشمول مالیات (زیان مالیاتی) محاسبه می شوند. با وجود این، برای واحد تجاری که در چندین حوزه مقرراتی فعالیت میکند، ممکن است تجمیع تطبیق های جداگانه تهیهشده با استفاده از نرخ داخلی در هر حوزه مقرراتی، معنی دارتر باشد. مثال زیر نشان می دهد که چگونه انتخاب نرخ مالیاتی قابل اعمال، بر ارائه صورت تطبیق عددی اثر می گذارد.
- ۸۶ . اغلب محاسبه مبلغ بدهی های مالیات انتقالی شناسایی نشده ناشی از سرمایهگذاری در واحدهای تجاری فرعی، شعب و واحدهای تجاری وابسته و منافع در مشارکت ها، غیرعملی است (به بند ۳۸ مراجعه شود). بنابراین، این استاندارد واحد تجاری را ملزم به افشای کل مبلغ تفاوت های موقتی اساسی می کند اما افشای بدهی های مالیات انتقالی را الزامی نمیکند. با وجود این، به واحدهای تجاری در مواردی که عملی باشد، توصیه میشود مبلغ بدهی های مالیات انتقالی شناسایی نشده را افشا کنند زیرا ممکن است استفادهکنندگان صورت های مالی، چنین اطلاعاتی را مفید بدانند.
- ۸۷ . بند ۸۲ واحد تجاری را ملزم میکند ماهیت آثار بالقوه مالیاتی را که از پرداخت سود تقسیمی به سهامداران ایجاد می شود، افشا کند. واحد تجاری ویژگی های مهم سیستم های مالیات بر درآمد و عواملی که مبلغ آثار مالیاتی بالقوه سود تقسیمی را تحت تأثیر قرار میدهد، افشا میکند.
- ۸۸ . برخی مواقع، محاسبه کل مبلغ آثار بالقوه مالیاتی ناشی از پرداخت سود تقسیمشده به سهامداران، غیرعملی است. این مورد، برای مثال، زمانی وجود دارد که واحد تجاری تعداد زیادی واحد تجاری فرعی خارجی دارد. با وجود این، حتی در چنین شرایطی، بخش هایی از مبلغ کل، ممکن است به سادگی قابل تعیین باشد. برای مثال، در گروه تلفیقی، ممکن است واحد تجاری اصلی و برخی واحدهای تجاری فرعی آن، مالیات بر درآمد سود توزیعنشده را با نرخ هایی بالاتر پرداخت کرده باشند و از مبلغی که در پرداخت سودهای تقسیمی آتی به سهامداران از محل سود انباشته تلفیقی استرداد میشود، مطلع باشند. در این حالت، مبلغ قابل استرداد افشا می شود. واحد تجاری، در صورتی که عملی باشد، وجود آثار بالقوه مالیاتی دیگری که تعیین آن غیرعملی است را افشا میکند. در صورت های مالی جداگانه واحد تجاری اصلی، در صورت وجود، افشای هرگونه آثار بالقوه مالیاتی، به سود انباشته واحد تجاری اصلی مربوط است.
- ۸۹ . واحد تجاری که ملزم به ارائه افشاهای مندرج در بند ۸۲ است، ممکن است ملزم به ارائه افشاهای مربوط به تفاوت های موقتی مرتبط با سرمایهگذاری در واحدهای تجاری فرعی، شعب و واحدهای تجاری وابسته یا منافع در مشارکت ها نیز باشد. در چنین مواردی، واحد تجاری این موضوع را در تعیین اطلاعاتی که طبق بند ۸۲ افشا میشود، در نظر می گیرد. برای مثال، واحد تجاری ممکن است ملزم به افشای کل مبلغ تفاوت های موقتی مرتبط با سرمایهگذاری در واحدهای تجاری فرعی شود که برای آن، بدهی های مالیات انتقالی شناسایی نشده است (به بند ۸۰(ج) مراجعه شود). اگر محاسبه مبالغ بدهی های مالیات انتقالی شناسایی نشده غیرعملی باشد (به بند ۸۶ مراجعه شود)، ممکن است در ارتباط با این واحدهای تجاری فرعی، مبالغ آثار بالقوه مالیاتی سود تقسیمشده که تعیین آن عملی نیست، وجود داشته باشد.
- ۹۰ . واحد تجاری هرگونه بدهی احتمالی یا دارایی احتمالی مربوط به مالیات را طبق استاندارد حسابداری ۴ ذخایر، بدهی های احتمالی و دارایی های احتمالی افشا می کند. برای مثال، بدهی های احتمالی و دارایی های احتمالی ممکن است از اختلافات حلنشده با مراجع مالیاتی ناشی شود. همچنین، در مواردی که تغییر در نرخ های مالیاتی یا قوانین مالیاتی، پس از دوره گزارشگری تصویب یا اعلام شود، واحد تجاری هرگونه اثر بااهمیت این تغییرات بر دارایی ها و بدهی های مالیات جاری و انتقالی را افشا می کند.
- تاریخ اجرا
- ۹۱ . الزامات این استاندارد در مورد کلیه صورت های مالی که دوره مالی آنها از تاریخ ۱/۱/۱۳۹۹ و بعد از آن شروع می شود، لازمالاجراست.
- مطابقت با استانداردهای بینالمللی گزارشگری مالی
- ۹۲ . با اجرای الزامات این استاندارد، مفاد استاندارد بینالمللی حسابداری ۱۲ مالیات بر درآمد (ویرایش ۲۰۱۷) نیز رعایت می شود.
اطلاعات این نوشته
شما میتوانید در صورت تمایل این پست را در شبکه های اجتماعی خود بازنشر دهید .