۲۱ . اگر سرمایهگذاری کلاً یا جزئاً درمقابل مابهازای غیرنقد تحصیل شود، بهای تمام شده آن معادل ارزش منصفانه دارایی یا اوراق بهاداری خواهد بود که به عنوان مابهازا واگذار شده است. لیکن هرگاه ارزش منصفانه سرمایهگذاری تحصیل شده با سهولت بیشتری قابل تعیین باشد، مبلغ اخیر ممکن است در تعیین بهای تمام شده سرمایهگذاری ملاک عمل قرار گیرد.
۲۲ . نحوه تعیین بهای تمامشده حق تقدم خریداری شده مشابه با خرید سهام است. همچنین چنانچه واحد تجاری در نتیجه افزایش سرمایه واحد سرمایهپذیر صاحب حق تقدم شود وجوه پرداختی بابت سهام جدید یا واگذاری مطالبات سود سهام نقدی از این بابت به بهای تمامشده سرمایهگذاری اضافه می شود. در موارد بالا پس از حصول اطمینان از دریافت سهام جدید به منظور تعیین مبلغ دفتری هر سهم، جمع مبلغ دفتری سرمایهگذاری قبلی و بهای تمامشده حق تقدم تحصیل شده به کل سهام موجود از بابت سرمایهگذاری مربوط تسهیم می شود.
۲۳ . چنانچه سرمایهگذاری تحصیل شده دربرگیرنده حداقل سود تضمین شده یا سود سهام تعلق گرفته و دریافت نشده باشد، بهای تمام شده سرمایهگذاری عبارت از بهای خرید بعد از کسر هرگونه سود تعلق گرفته و دریافت نشده خواهد بود.
۲۴ . مبالغ سود تضمین شده و سود سهام حاصل از سرمایهگذاری، بازده سرمایهگذاری است و درآمد تلقی می شود؛ مگر اینکه به وضوح بازیافت بخشی از بهای تمام شده سرمایهگذاری باشد. در مورد سود سهام، تنها در صورتی که سود سهام عادی شرکت سرمایهپذیر، از محل اندوختهها یا سود قابل تخصیص تا پایان آخرین دوره مالی سالانه گزارشگری پیش از تحصیل سرمایهگذاری تقسیم می شود، اینگونه مبالغ معرف بازیافت بخشی از بهای تمام شده سرمایهگذاری است و درآمد محسوب نمی شود.
انعکاس به ارزش بازار
۲۵ . استفاده از ارزش بازار در مورد سرمایهگذاری سریعالمعامله در بازار عملاً موجب می شود کلیه تغییرات در ارزش بازار سرمایهگذاری در صورت های عملکرد مالی شناسایی شود صرفنظر از اینکه سرمایهگذاری به فروش رسیده یا نرسیده باشد. کاربرد این مبنای اندازهگیری در تعیین مبلغ دفتری آن گروه از سرمایهگذاری های سریعالمعامله در بازار که به عنوان دارایی های جاری طبقهبندی می شوند به دلایل زیر مناسب است:
الف. نتیجه عملیات واحد تجاری بنحو مطلوبتری منعکس می شود چون هرگونه افزایش در ارزش بازار سرمایهگذاری، به سبب مستند بودن به دریافت وجه نقد و یا انتظار قریب به یقین به دریافت وجه نقد، معرف سود تحقق یافته دوره است. مضافاً این مبنا ارزیابی بهتری از عملکرد مدیریت فراهم می کند.
ب . از نقطهنظر واقعیت اقتصادی و یکنواختی عمل، عینی ترین ابزار برای اندازهگیری تأثیر مالی تصمیمات مربوط به خرید، فروش و نگهداری سهام طی دوره است. اگرچه سود یا زیان ممکن است در تاریخ ترازنامه متبلور نشده باشد، لیکن واقعیت اقتصادی این است که مدیریت از طریق فروش سرمایهگذاری، توانایی تبلور آنها را داشته لیکن بهعمد چنین نخواسته است.
ج . دستکاری نتیجه عملیات توسط مدیریت واحد تجاری از طریق انتخاب زمان فروش سرمایهگذاری ناممکن می شود.
د . ارزش بازار خاصهای از دارایی است که برای مدیریت واحد تجاری و سایر استفادهکنندگان صورت های مالی بیشترین اهمیت را دارد. افزون بر این، استفاده از این روش اشکال در اندازهگیری اقلام مشابه با قیمت های متفاوت را که تنها بهلحاظ خرید در زمان های مختلف ایجاد شده است، از بین می برد.
تعیین ارزش بازار اوراق سریعالمعامله
۲۶ . در عمل، در هر مقطع زمانی، دو قیمت برای ارزیابی اوراق سریعالمعامله به ارزش بازار وجود دارد. اول: قیمت ” پیشنهاد خرید“ است که انتظار می رود سرمایهگذاری به آن قیمت واگذار شود و دوم: قیمت ” پیشنهاد فروش“ است که انتظار می رود یک سرمایهگذار برای تحصیل سرمایهگذاری بپردازد. قیمت سومی که میتواند برای مقاصد ارزیابی به کار گرفته شود، قیمت میانگین بازار، یعنی میانگین قیمت ” پیشنهاد خرید “ و ” پیشنهاد فروش “ است. در عمل، تفاوت بین دو قیمت مزبور در مورد یک سرمایهگذاری سریعالمعامله در بازار نسبتاً کم است. درنتیجه در این استاندارد قیمت خاصی تجویز نمی شود. واحدهای تجاری، قیمت متناسب با شرایط خاص خود را انتخاب می کنند. برای بیشتر واحدهای تجاری، قیمت صحیح در تئوری، قیمت پیشنهاد خرید است لیکن در عمل قیمت میانگین نیز قابل قبول است. بههرحال هرمبنایی که انتخاب شود بهطور یکنواخت اعمال خواهد شد. قیمت های تاریخ ترازنامه را می توان از طریق یک کارگزار رسمی و یا از طریق بورس اوراق بهادار کسب نمود. ارزش بازار پرتفوی سرمایهگذاری براساس تک تک سرمایهگذاری ها محاسبه می شود.
۲۷ . باید توجه داشت که قیمت اعلام شده بازار قیمتی میانگین است و اغلب مبتنی بر حجم معینی از معاملات است. بنابر این ممکن است راهنمای قابل اتکایی برای استفاده توسط واحد تجاری در شرایط خاص آن نباشد. این امر به ویژه هنگامی مصداق دارد که سرمایهگذار، بیش از اندازه معمول از یک سرمایهگذاری را در اختیار داشته باشد. در چنین شرایطی واگذاری کل سرمایهگذاری بدون تغییر در قیمت امکانپذیر نیست و بنابراین قیمت مزبور باید درحدی تعدیل شود که درآمد قابل شناسایی در تاریخ ترازنامه بهنحوی اتکاپذیر قابل اندازهگیری باشد. البته نحوه معمول واگذاری توسط واحد تجاری (بهصورت یک جا یا بخش بخش) باید در روال فعالیت عادی آن در نظر گرفته شود.
۲۸ . در شرایطی که واگذاری اجباری باشد، قیمت مؤثر ممکن است بنحو قابل ملاحظهای کمتر از قیمت اعلام شده بازار باشد. همچنین حجم سهام موجود در بازار برای معامله نیز عامل مهمی در تعیین قیمت بازار است. دراین شرایط باید مراتب فوق در تعیین قیمت بازار مورد توجه خاص قرار گیرد.
مبلغ دفتری سرمایهگذاری ها
۲۹ . به استثنای سرمایهگذاری های نگهداری شده توسط صندوق های سرمایهگذاری و واحدهای تجاری مشابه که باید به ارزش بازار گزارش گردد. سرمایهگذاری سریعالمعامله در بازار هرگاه به عنوان دارایی جاری نگهداری شود باید در ترازنامه به یکی از دو روش زیر منعکس شود:
الف . ارزش بازار، یا
ب . اقل بهای تمامشده و خالص ارزش فروش.
۳۰ . چنانچه ماهیت و میزان سرمایهگذاری به گونهای باشد که جذب آن توسط بازار، بدون تأثیر با اهمیت در نرخ بازار آن، ممکن نباشد، قیمت جاری بازار باید طوری تعدیل شود که منعکسکننده عوایدی باشد که واحد تجاری به طور واقع بینانه، انتظار کسب آن را درصورت واگذاری سرمایهگذاری در روال عادی فعالیت تجاری داشته باشد.
۳۱ . سایر سرمایهگذاری هایی که تحت عنوان دارایی جاری طبقهبندی می شود، باید در ترازنامه به یکی از دو روش زیر منعکس شود:
الف. اقل بهای تمام شده و خالص ارزش فروش، یا
ب . خالص ارزش فروش.
۳۲ . استفاده از ارزش های جاری تا میزانی که با خصوصیات اتکاپذیری و ملاحظات منفعت و هزینه سازگار باشد، موجب می گردد اطلاعات ارائه شده در صورت های مالی برای استفادهکنندگان، در راستای ارزیابی وضعیت مالی و عملکرد مالی واحد تجاری مفید واقع شود. بدینلحاظ و باتوجه به دلایل ذکر شده در بند ۲۵، سرمایهگذاری سریعالمعامله در بازار را که به عنوان دارایی جاری نگهداری می شود می توان به ارزش بازار آن در ترازنامه منعکس کرد و هرگونه افزایش یا کاهش در ارزش آن طی دوره را به عنوان بخشی از نتایج عملیات واحد تجاری در صورت سود و زیان شناسایی شود. رویه مجاز دیگر، انعکاس سرمایهگذاری های مزبور به اقل بهای تمامشده و خالص ارزش فروش در ترازنامه است.
۳۳ . سایر سرمایهگذاری های جاری (غیر از سریعالمعامله در بازار) به اقل بهای تمام شده اولیه وخالص ارزش فروش در ترازنامهمنعکس می شود. این سرمایهگذاری ها، معمولاً به بهای تمام شده انعکاس می یابد مگر در مواردی که کاهش در ارزش سرمایهگذاری قابل تشخیص باشد. رویه مجاز دیگر، استفاده از خالص ارزش فروش است هنگامی که مبلغ آن به گونهای اتکاپذیر قابل اندازهگیری باشد. اگر رویه اخیر انتخاب شود، هرگونه افزایش و کاهش مبلغ دفتری سرمایهگذاری به عنوان درآمد یا هزینه سرمایهگذاری ها در زمره فعالیت های عادی در صورت سود و زیان شناسایی می شود.
۳۴ . سرمایهگذاری هایی که تحت عنوان دارایی غیرجاری طبقهبندی می شود باید در ترازنامه به یکی از روش های زیر منعکس شود:
الف. بهای تمام شده پس از کسر هرگونه کاهش ارزش انباشته.
ب . مبلغ تجدید ارزیابی به عنوان یک نحوه عمل مجاز جایگزین.
درصورت انعکاس به مبلغ تجدید ارزیابی، مطابق استاندارد حسابداری شماره ۱۱ با عنوان ”دارایی های ثابت مشهود“ عمل می شود با این تفاوت که دوره تناوب تجدید ارزیابی یک سال خواهد بود.
۳۵ . از آنجا که سرمایهگذاری های بلندمدت برای مدت طولانی نگهداری می شوند، ارزش بازار آنها از نظر مربوط بودن به اندازهگیری سود و زیان دوره، اهمیت چندانی ندارد زیرا که مدیریت واحد تجاری قصد و یا توان آن را ندارد که این ارزش را از طریق فروش آنها متبلور سازد. به این دلیل، سرمایهگذاری های بلندمدت به بهای تمام شده، پس از کسر کاهش ارزش انباشته آنها در ترازنامه انعکاس می یابد. در نحوه عمل مجاز جایگزین، این سرمایهگذاری ها را می توان براساس مبلغ تجدید ارزیابی آنها منعکس نمود. اگر این رویه انتخاب شود، احتساب هر گونه افزایش در ارزش به عنوان درآمد تحقق یافته دوره مناسب نیست. درعوض، مبلغ هرگونه افزایش به عنوان مازاد تجدید ارزیابی تلقی می شود و در سرفصل حقوق صاحبان سهام انعکاس می یابد. درصورت انعکاس به مبلغ تجدید ارزیابی، طبق استاندارد حسابداری شماره ۱۱ با عنوان دارایی های ثابت مشهود عمل می شود با این تفاوت که در مورد تناوب تجدید ارزیابی مفاد بند ۳۴ ملاک عمل قرار می گیرد.
۳۶ . چنانچه مدیریت واحد تجاری، سرمایهگذاری های بلندمدت را به مبلغ تجدید ارزیابی منعکس کند، این ارزیابی باید همه ساله انجام شود. بدینمعنی که واحدهای تجاری مجاز نیستند سرمایهگذاری های بلندمدت را به مبلغی که نه معرف ارزش جاری و نه معرف بهای تمام شده است، منعکس کنند. این امر منعکسکننده این نظریه است که به غیر از بهای تمام شده اولیه، تنها ارزش مربوط و معنی دار برای استفادهکنندگان صورت های مالی، ارزش جاری است.
۳۷ . چنانچه یک ” سرمایهگذاری سریع المعامله در بازار“ به عنوان دارایی غیرجاری نگهداری شود، چون واحد تجاری در واگذاری آن محدودیت دارد یا تمایلی به واگذاری آن ندارد تا افزایش در ارزش آن در عمل متبلور شود، تلقی هرگونه افزایش در ارزش بازار آن به عنوان تحقق یافته، مناسب نیست و درنتیجه نباید این تغییرات را در صورت سود و زیان منعکس کرد.
۳۸ . مبلغ کل سرمایهگذاری های سریعالمعامله که به عنوان دارایی جاری نگهداری میشود باید بر مبنای مجموعه (پرتفوی) سرمایهگذاریهای مزبور تعیین شود. مبلغ کل سرمایهگذاری های بلندمدت و سایر سرمایهگذاری های جاری، عبارت ازجمع مبلغ دفتری تک تک سرمایهگذاری های مربوط است که جداگانه تعیین می شود.
تغییر مبلغ دفتری سرمایهگذاری ها
۳۹ . هرگاه سرمایهگذاری های سریعالمعاملهای که به عنوان دارایی جاری نگهداری شده است، به ارزش بازار منعکس شود، هر گونه افزایش یا کاهش در مبلغ دفتری سرمایهگذاری باید به عنوان درآمد یا هزینه شناسایی شود.
۴۰ . هرگاه سایر سرمایهگذاری های جاری (یعنی غیر از سریعالمعامله در بازار) به خالص ارزش فروش منعکس شود، هرگونه افزایش و کاهش مبلغ دفتری سرمایهگذاری باید بهعنوان درآمد یا هزینه شناسایی شود.
۴۱ . هرگاه سرمایهگذاری بلندمدت به مبلغ تجدید ارزیابی ثبت شود، نحوه حسابداری آن باید طبق استاندارد حسابداری شماره ۱۱ با عنوان ”دارایی های ثابت مشهود“ باشد. افزایش مبلغ دفتری سرمایهگذاری بلندمدت درنتیجه تجدید ارزیابی باید به عنوان مازاد تجدید ارزیابی ثبت و در ترازنامه به عنوان بخشی از حقوق صاحبان سرمایه منعکس شود. هرگاه افزایش مزبور عکس یک کاهش قبلی ناشی از تجدید ارزیابی باشد که به عنوان هزینه شناسایی شده است، این افزایش باید تا میزان هزینه شناسایی شده در رابطه با همان دارایی به عنوان درآمد شناسایی شود. کاهش مبلغ دفتری یک قلم سرمایهگذاری بلندمدت در نتیجه تجدید ارزیابی باید به عنوان هزینه شناسایی شود. چنانچه کاهش مزبور عکس یک افزایش قبلی ناشی از تجدید ارزیابی باشد که به حساب مازاد تجدید ارزیابی منظور شده است، دراینصورت این کاهش باید تا میزان مازاد تجدید ارزیابی مربوط به همان سرمایهگذاری به حساب مازاد تجدید ارزیابی بدهکار گردد و باقی مانده به عنوان هزینه شناسایی شود.
۴۲ . باتوجه به مفهوم تحقق که عبارت است از الزام به اینکه درآمد مستند به دریافت وجه نقد (یا دارایی دیگری که با قطعیت معقول انتظار تبدیل آن به وجه نقد وجود دارد) شده باشد و یا با انتظار قریب به یقین مستند شود، مازاد تجدید ارزیابی مذکور در بند ۴۱، درآمد تحقق نیافته تلقی می گردد. به استثنای مواردی که نحوه عمل حسابداری آن به موجب قانون مشخص شده است، افزایش سرمایه بهطور مستقیم از محل مازاد مزبور مجاز نیست و تنها در زمان تحقق، طبق بند ۴۵ به حساب سود و زیان انباشته منتقل می شود.
۴۳ . دریافت سود سهمی (یا سهام جایزه) موجب تغییر در مبلغ دفتری سرمایهگذاری نمی شود بلکه به منظور تعیین مبلغ دفتری هر سهم، مبلغ دفتری سرمایهگذاری باید به تعداد کل سهام موجود بعد از دریافت سود سهمی تقسیم شود.
۴۴ . دریافت سود سهمی یا سهام جایزه منجر به ورود وجه نقد یا دارایی های دیگر به واحد تجاری سرمایهگذار نمی شود. به بیان دیگر واحد تجاری سرمایهگذار با دریافت سود سهمی چیزی جز آنچه داشته است، تحصیل نمی کند. به همین دلیل در زمان دریافت سود سهمی نمی توان درآمد سرمایهگذاری را شناسایی کرد و یا بهای تمامشده سرمایهگذاری را افزایش داد. دریافت سود سهمی تنها باعث افزایش تعداد سهام در سرمایهگذاری مربوط و در نتیجه کاهش مبلغ دفتری هر سهم موجود می شود. از سوی دیگر، تقسیم سود به شکل نقد و سپس افزایش سرمایه از محل مطالبات سهامداران با تصویب مجمع عمومی فوقالعاده در تعریف سود سهمی طبق این استاندارد قرار نمی گیرد، ضمن اینکه به موجب اصلاحیه قانون تجارت، واحد سرمایهگذار حق مطالبه سود سهام نقدی را دارد و تنها در صورت تمایل، این حق را در قبال کسب سهام جدید واگذار می کند که این امر به منزله دریافت سود سهام و پرداخت مجدد آن در قبال سهام جدید است. بدین ترتیب سود سهام نقدی مزبور با رعایت الزامات این استاندارد و استاندارد حسابداری شماره ۳
با عنوان درآمد عملیاتی شناسایی می شود.
واگذاری سرمایهگذاری ها
۴۵ . هرگاه یک سرمایهگذاری واگذار شود، تفاوت عواید حاصل از واگذاری و مبلغ دفتری باید به عنوان درآمد یا هزینه شناسایی شود. در مورد سرمایهگذاری های جاری که به خالص ارزش فروش یا ارزش بازار ثبت شده و سرمایهگذاری های بلندمدتی که به مبلغ تجدید ارزیابی انعکاس یافته است، سود یا زیان واگذاری باید نسبت به آخرین مبلغ دفتری و در مورد سرمایه گذاری های جاری سریعالمعامله که براساس پرتفوی سرمایهگذاری به اقل بهای تمامشده و خالص ارزش فروش نشان داده می شود، سود یا زیان واگذاری باید نسبت به بهای تمامشده تعیین شود. در مورد سرمایهگذاری هایی که به عنوان دارایی جاری نگهداری شده است، تفاوت ناشی از واگذاری باید به عنوان درآمد یا هزینه سرمایهگذاری و در مورد سرمایهگذاری های بلندمدت، تفاوت مذکور باید به عنوان سود یا زیان واگذاری شناسایی شود. هر گونه خالص مازاد ناشی از تجدید ارزیابی یک سرمایهگذاری که قبلاً در حساب مازاد تجدید ارزیابی منظور و در آن نگهداری شده است، باید به عنوان تغییر در اجزای حقوق صاحبان سرمایه، به بستانکار حساب سود و زیان انباشته منظور شود.
۴۶ . هرگاه تنها بخشی از مجموع یک سرمایهگذاری خاص واحد تجاری که به بهای تمام شده منعکس شده است، واگذار شود، مبلغ دفتری برمبنای میانگین بهای تمام شده مجموع سرمایهگذاری محاسبه خواهد شد.
۴۷ . در مواردی که حق تقدم خرید سهام توسط واحد تجاری سرمایهگذار به فروش می رسد مبلغ دفتری سرمایهگذاری مربوط پس از کسر مبلغ اسمی سهام موجود به نسبت تعداد بین حق تقدم و سهام موجود تسهیم می شود.
۴۸ . هرگونه سود تضمین شده و یا سود سهام ممتاز تعلق گرفته و دریافت نشده مندرج در عواید حاصل از فروش به طور جداگانه به حساب گرفته خواهد شد.
تغییر طبقهبندی سرمایهگذاری ها
۴۹ . تغییر طبقهبندی سرمایهگذاری های بلندمدت به جاری، باید با رعایت شرایط مندرج در استاندارد حسابداری ۳۱ دارایی های غیرجاری نگهداریشده برای فروش و عملیات متوقفشده انجام شود.
۵۰ . تغییر طبقهبندی سرمایهگذاری های جاری به بلندمدت باید به اقل بهای تمامشده و خالص ارزش فروش، یا چنانچه قبلاً به ارزش بازار (یا خالص ارزش فروش) ثبت شده است به این ارزش انتقال یابد.
۵۱ . در شرایط خاص، باتوجه به معیارهای ذکر شده در بند ۱۵، ممکن است تغییر طبقهبندی یک سرمایهگذاری که ابتدا به عنوان دارایی جاری تحصیل شده، مناسب باشد. برعکس، ممکن است شرایط مندرج در بند ۱۵ ازبین برود و نیاز به تغییر طبقهبندی بوجود آید. در این صورت نحوه حسابداری تغییر طبقهبندی طبق بندهای ۴۹ و ۵۰ است.
۵۲ . در کلیه موارد، تصمیم به انتقال یک سرمایهگذاری بین طبقات جاری و بلندمدت، باید به طور رسمی در سوابق داخلی واحد تجاری مستند شود. این مستندسازی باید تاریخ مؤثر انتقال را مشخص کند.
صورت سود و زیان
۵۳ . علاوه بر موارد ذکر شده در بندهای بالا، اقلام زیر باید به سود و زیان منظور شود:
الف . هرگونه هزینه ناشی از کاهش خالص ارزش فروش سرمایهگذاری های کوتاهمدتی که به اقل بهای تمام شده و خالص ارزش فروش ارزیابی می شود،
ب . هرگونه هزینه کاهش ارزش سرمایهگذاری های بلندمدتی که به روش بهای تمام شده ارزیابی می شود،
ج . هرگونه برگشت کاهش های قبلی موارد ” الف “ و ” ب “ با توجه به تغییر در شرایط.
۵۴ . سود نگهداری مربوط به اوراق سریعالمعامله در بازار که به عنوان دارایی جاری نگهداری شده و به روش ارزش بازار ارزیابی می شود، منعکسکننده افزایش در ارزش بازار طی دوره است و درآمد تحقق یافته می باشد. بنابراین درآمد مزبور در سود و زیان به عنوان درآمد حاصل از سرمایهگذاری طی دوره منظور می شود. هرگونه کاهش در ارزش بازار طی دوره نیز به عنوان هزینه شناسایی می شود.
۵۵ . در مورد سایر سرمایهگذاری های جاری، هرگاه خالص ارزش فروش کم تر از بهای تمام شده گردد، برای زیان مربوط، ذخیره ایجاد می شود. به گونهای مشابه برای کاهش ارزش سرمایهگذاری های بلندمدت، ذخیره ایجاد می گردد. ذخایر مزبور درصورتی که بهدلیل تغییر در شرایط مورد نیاز نباشد، برگشت می شود.
۵۶ . هرگاه سرمایهگذاری بلندمدت به مبلغ تجدید ارزیابی ثبت شده باشد هرگونه کاهش در ارزش نسبت به مبلغ تجدید ارزیابی اندازهگیری می شود. نحوه به حساب گرفتن این مبالغ طبق استاندارد حسابداری شماره ۱۱ با عنوان حسابداری دارایی های ثابت مشهود خواهد بود.
مؤسسات تخصصی سرمایهگذاری
۵۷ . مؤسسات تخصصی سرمایهگذاری که از توزیع سود حاصل از واگذاری سرمایهگذاری منع شدهاند، باید سود یا زیان حاصل از واگذاری سرمایهگذاری و نیز تغییرات ارزش سرمایهگذاری ها را که طبق الزامات این استاندارد به سود و زیان منظور می شود، نخست درصورت سود و زیان منعکس و سپس از طریق تخصیص سود به حساب اندوختههای غیرقابل تقسیم منتقل کنند.
افشـا
۵۸ . اطلاعات زیر باید در صورت های مالی افشا شود:
الف . رویههای حسابداری مورد استفاده برای سرمایهگذاری ها مشتمل بر نحوه حسابداری تغییرات مبلغ دفتری،
ب . مبلغ سرمایهگذاری های سریعالمعامله در بازار که به عنوان دارایی جاری نگهداری شده است،
ج . مبلغ درآمد حاصل از سرمایهگذاری های سریعالمعامله در بازار که به عنوان دارایی جاری نگهداری و به روش ارزش بازار ارزیابی شده است، شامل درآمد حاصل از تغییر در ارزش بازار و تفکیک جداگانه سود و زیان ناشی از انتقال سرمایهگذاری بین جاری و بلندمدت،
د . ارزش بازار سرمایهگذاری های سریعالمعامله در بازار که به عنوان دارایی جاری نگهداری شده و به روش اقل بهای تمامشده و خالص ارزش فروش ارزیابی شده است،
ﻫ . ارزش بازار سرمایهگذاری های سریعالمعامله در بازار که به عنوان دارایی غیرجاری نگهداری شده است،
و . مبلغ هر گونه سود یا زیان ناشی از واگذاری سرمایهگذاری های بلندمدت،
ز . مبلغ کاهش ارزش سرمایهگذاری های بلندمدت،
ح . محدودیت های قابل توجه در رابطه با امکان تبدیل سرمایهگذاری ها به نقد یا وصول درآمد و عواید واگذاری آنها،
ط . در مورد مؤسساتی که فعالیت عمده آنها سرمایهگذاری در اوراق بهادار است، صورت تحلیلی پرتفوی سرمایهگذاری.
۵۹ . در صورت های مالی، رویههای حسابداری مورد استفاده برای سرمایهگذاری افشا می شود به گونهای که مبانی ارزیابی و شرایطی که در آن هریک از رویهها اعمال شده، به وضوح مشخص شده باشد. افشای مزبور شامل رویههای مربوط به نحوه حسابداری تغییرات مبلغ دفتری سرمایهگذاری ها نیز می باشد.
۶۰ . برای درک صورت های مالی، به ویژه صورت سود و زیان، افشای میزان تأثیر عملکرد سرمایهگذاری برنتایج عملیات واحد تجاری طی دوره از اهمیت برخوردار است. این امر، مقایسه با سال های قبل و واحدهای تجاری دیگر را تسهیل می کند. براین اساس، درصورت اهمیت، مبلغ سرمایهگذاری سریعالمعامله در بازار که به عنوان دارایی جاری نگهداری شده، همراه با درآمد حاصل از آنها و در صورت استفاده از روش ارزش بازار درآمد ناشی از تغییرات در ارزش بازار آنها، جداگانه افشا می شود.
تاریخ اجرا
۶۱ . الزامات این استاندارد در مورد کلیه صورت های مالی که دوره مالی آنها از تاریخ ۱/۱/۱۳۸۰ و بعد از آن شروع می شود، لازمالاجراست.
مطابقت با استانداردهای بینالمللی حسابداری
- با اجرای الزامات این استاندارد، مفاد استاندارد بینالمللی حسابداری شماره ۲۵ با عنوان حسابداری سرمایهگذاری ها نیز رعایت میشود.
اطلاعات این نوشته
شما میتوانید در صورت تمایل این پست را در شبکه های اجتماعی خود بازنشر دهید .